جواب او درباره این کلام ابوحنیفه «أباقبیس»
و اما کلام او که میگوید: (أبا قبیس) جواب او چند وجه دارد:
وجه اول: این به طرق صحیح نیاز دارد، و معترض در نسبت دادن صحاح به صاحبشان محکم کاری کرده با وجود اینکه مشهور بودهاند و بر محفوظ نبودنشان اصرار کرده! پس چگونه با همانند این روایت اینگونه عمل نکرده است.
وجه دوم: اگر آن به شیوهها صحیح ثابت شده باشد، مشهور نشده، و مانند شهرت صدور فتوی، و ادعای اجتهاد از امام ابوحنیفه ثابت نشده است، و علم و فضل او متواتر است و بر آن اجماع وجود دارد، و این مظنون معلوم را مردود نمیکند، بلکه حتی مظنون هم نیست.
وجه سوم: و اگر ما فرض کنیم که آن با طریق معلومی ثابت شده به او ایراد وارد نمیشود چون آن اشتباه نیست بلکه لغت صحیحی است، که فراء آن را از بعضی عرب نقل کرده و آن را بصورت این شعر در آورده است:
إنّ أباها و أبا أباها
قد بلغا فی المجد غایتاها
[۷۴۵]
وجه چهارم: میپذیریم که این لحنی است که وجهی ندارد، اما بر عدم شناخت او دلالت نمیکند، چون تعداد زیادی از عالمان عربی با زبان عام صحبت میکنند، و عمداً به لحن عامیانه صحبت کردهاند، بلکه بعضی اوقات عرب با لغت عجمی صحبت میکند و به عربی او ایراد وارد نمیکند، و خلاصه کلام؛ مسأله را به هر نحوی بیان کنیم بر قصور امام حنیفه دلالت نمیکند، بلکه بر غفلت و غافل بودن معترض دلالت میکند و همچنین بر جسارتی که با آن این امام جلیل را لکهدار کرده و جاهل دانسته است دلالت میکند.
[۷۴۵] در شاعر این بیت اختلاف وجود دارد «شواعد العینی» (۱/۱۳۳) و این شاهدی است برای نحویان در اعراب اسماء خمسه که اعراب اسم مقصور را میگیرند مانند فتی و عصی، با وجود اینکه شروط لازم را دارند به «التصریح علی التوضیح» (۱/۶۵)، و «شرح ابن عقیل» ک ۰۱/۵۱) نگاه کن.