گلزارهای شاداب در دفاع از سنت ابو القاسم صلی الله علیه وآله وسلم

فهرست کتاب

سخنی درباره بسر بن ارطأه

سخنی درباره بسر بن ارطأه

ابن عبدالبر ّ در «الإستیعاب» جماعتی را جرح می‌کند و دیدگاه محدثین را درباره آن‌ها ذکر می‌کند. از جمله آنان [۶۳۸]: ولید بن عقبه است، قبلا درباره او بحث کردیم، و از جمله: بسر بن ارطأه است، ابن عبدالبر درباره او و کردار ناپسندش بحث کرده است و می‌گوید: «ابو الحسن دارقطنی درباره بسربن ارطأه گفته است [۶۳۹]: وی صحابه بوده است، ولی پس از رحلت پیامبر جاستقامت نداشته است، و قاتل دو طفل عبید الله بن عباس است».

و ابن عبدالبر برای مادرشان عائشه بنت عبد المدان چنین سروده است:

ترجمه شعر:هان! ای کسی که دو فرزند مرا

که مانند دو گوهر بیرون آمده از صدف بودند از من گرفتی

هان! ای کسی که گوش و عقل مرا

از من گرفتی و دل مرا از من ربودی

چه جنایتی کردید، و چه می‌دانید

که درباره تو چه می‌گویند و آن دو بچه مرتکب چه جرمی شده بودند

برگردنم دو فرزند عزیز و نورچشمم را کشتید

و همچنان مرتکب جرم و جنایت می‌شوید.

ابن عبدالبر می‌گوید: «این زن پس از آن بیماری روانی گرفت، و در مراسم‌ها این شعر را می‌خواند و بر صورتش می‌زد».

و می‌گوید: «ابن معین درباره بسر بن ارطأه می‌گوید: «انسان بدکاری بود»

و ابن عبدالبرّ می‌گوید: «زیرا بسربن ارطأه جنایت‌های بزرگی در اسلام انجام داد» برای نمونه: به همدان حمله‌ور شد، و زنان اسیر شده را به قتل رساند و آنان اولین زنان مسلمان بودند که در اسلام اسیر شدند.

و هنگامی که ابن عبدالبر این بحث را ذکر کرده است احساس سئوالی در این باره نموده است و به آن جواب داده است، وی در ابتدای کتاب گفته است: صحابه همگی عادل هستند، و این بحث آن را مردود می‌داند، و با این بحث خواسته است این اشکال را برطرف نماید، و آن را به صحابه‌های اندکی که برخلاف مسلمانان رفتار کرده‌اند و بدون دلیل و تأویل مرتکب جرم شده‌اند اختصاص دهد، و در این باره حدیث مرفوع ابن عباسبرا روایت می‌کند: «شما در حضور خداوند محشور خواهید شد» و در ضمن حدیث آمده: «می‌گویم پروردگارا اصحاب و یارانم، خداوند می‌فرماید: ای محمد: تو نمی‌دانی که پس از تو چه چیزی بوجود آوردند» [۶۴۰].

ابن عبدالبر می‌گوید: شواهد بسیار زیادی در این باره وجود دارد، و آن در بحث «الحوض» باب: خبیب از کتاب «التمهید» [۶۴۱]ذکر کرده‌ام.

محدثین ابن عبدالبر را بخاطر ذکرکردن اختلافات صحابه سرزنش می‌کنند [۶۴۲]، ولی بخاطر این چیزها او را سرزنش نمی‌کنند، و این در صورتی است که اختلافات در بین صحابه بزرگوار بخاطر تأویل صحیح رخ داده باشد، و امّا اگر مرتکب کبائر شده باشد واجب است ذکر شود زیرا با آن جرح می‌شوند.

می‌گویم: ابن عبدالبر با وجود این بحث در مقدمه «الإستیعاب» [۶۴۳]گفته است: همه اصحاب با تعدیل خداوند عادل هستند، و این دلالت می‌کند که منظور آنان از عدالت صحابه آنچه که ذکر شد، می‌باشد، و به موارد شاذ و نادر اعتنا نکرده‌اند.

[۶۳۸] الإستیعاب (۳/۶۳۱). [۶۳۹] الإستیعاب (۱/۱۵۶-۱۶۳). [۶۴۰] فتح الباری (۶/۵۵۱). مسلم شماره ۰۲۸۶۰) از حدیث ابن عباسب. [۶۴۱] (۲/۲۹۱-۳۰۹). [۶۴۲] مانند: ابن صلاح«علوم‌الحدیث» (ص /۱۴۵)، و نووی «الإرشاد» (۲/۵۸۴). [۶۴۳] (۱/۲-۷).