گلزارهای شاداب در دفاع از سنت ابو القاسم صلی الله علیه وآله وسلم

فهرست کتاب

بحثی پیرامون کسی که بر صحت چیزی سوگند یاد می‌کند

بحثی پیرامون کسی که بر صحت چیزی سوگند یاد می‌کند

بحث یازدهم:

ظاهراً فقهای شیعه با اجماع می‌گویند: اگر کسی بر صحت چیزی سوگند به طلاق یاد کند، و گمان ببرد که درست است، و بطلان آن آشکار نشود طلاقش واقع نمی‌شود، چون اصل بر بقاء زوجیت است، و با مجرد احتمالی مرجوح زوجیّت باطل نمی‌شود، چنانچه بر بیرون رفتن همسرش از خانه سوگند به طلاق یاد کند، و خبر نداشته باشد همسرش از خانه بیرون رفته است، و زن نیز نداند از خانه بیرون رفته است، و گمان نیز نداشته باشند طلاق واقع نمی‌شود.

و به همین سبب نووی می‌گوید: منظور از اختصاص بخاری به آن: این است که ظاهراً و باطناً طلاقش واقع نمی‌شود، و احتیاط برای او مستحب نیست. چون امت اسلامی آن را قبول دارند پس به طریق نظری صحت آن معلوم است، این تأویل نووی برای مدعی اجماع بود [۵۰۱]، ولی نظر خودش نیست، به نظر نووی و محققان: آنچه که مورد قبول و پذیرش امت اسلامی است مادامی که متواتر نباشد مفید ظن است، نووی قول اول را از ابن صلاح نقل می‌کند و سپس می‌گوید: بیشتر علماء و محققان مخالف ابن صلاح هستند [۵۰۲].

من می‌گویم: دلیل جمهور این است امت اسلامی حدیث صحیح را تنها بخاطر این می‌پذیرند چون ظن به صحت آن دارند، و عمل به ظن بر آنان واجب است، و ظن نیز گاهی خطا می‌رود [۵۰۳].

ابن صلاح می‌گوید: «من به این نظر تمایل داشتم و فکر می‌کردم که حجت مستحکمی است، ولی سپس برایم معلوم شد: که ظن کسی که از خطا معصوم است خطا نمی‌رود» [۵۰۴].

می‌گویم: آشکار شد که موضع اختلاف و مناقشه این است: که آیا جایز است ظن معصوم خطا کند یا نه؟ و در آن دقت لازم است، و از آن لازم می‌آید که اجماع در مسائل ظنی حجت نباشد، و در «العواصم» [۵۰۵]در این باره به تفصیل بحث کرده‌ام، و در اینجا تنها می‌خواهم توضیح دهم که قول علما: «اگر کسی سوگند یاد کند احادیث بخاری صحیح است سوگندش واقع نمی‌شود». آشکار است، و معترض اشتباه می‌کند که آن را مردود می‌داند، و از وی می‌خواهیم که برای ما نقل کند چه کسی از علما می‌گویند: سوگندش واقع می‌شود، و طلاق همسرش می‌افتد، و کدام دانشمند و عالم گفته است تا حق از باطل آشکار شود.

و این موضع نیاز به توضیح زیادتر دارد و در «الأصل» [۵۰۶]آن را توضیح داده‌ام، و از جمله آن نووی در شرح مسلم برخی را ذکر کرده است و برخی را ذکر نکرده است. سپس در اینجا آن را تلخیص کرده‌ام چون به نقض سخن معترض ربط ندارد.

[۵۰۱] شرح مسلم (۱/۲۰-۲۱). [۵۰۲] الإرشاد (۱/۱۳۳) و شرح مسلم (۱/۲۰). [۵۰۳] تنقیح الأنظار (ق / ۹ ب). [۵۰۴] علوم الحدیث: (ص / ۱۷۰) و عبارت کتاب «من به این تمایل داشتم و فکر می‌کردم که حجت مستحکمی است، سپس برایم آشکار شد که مذهب اولی که برگزیده بودم درست است، چون ظن کسی که از خطا معصوم است خطا نمی‌رود». [۵۰۵] (۳/۸۵-۸۸). [۵۰۶] (۳/۸۹).