۶۰- باب فضیلت کرم و سخاوتمندی و مصرف در راههای خیر، به اساس اعتماد بر خداوند متعال
قال الله تعالی: ﴿وَمَآ أَنفَقۡتُم مِّن شَيۡءٖ فَهُوَ يُخۡلِفُهُ﴾[سبأ: ۳۹] .
خداوند میفرماید: «و هر چه را خرج نمایید از هر جنسی که باشد، خدا عوضش دهد».
وقال تعالی: ﴿وَمَا تُنفِقُواْ مِنۡ خَيۡرٖ فَلِأَنفُسِكُمۡۚ وَمَا تُنفِقُونَ إِلَّا ٱبۡتِغَآءَ وَجۡهِ ٱللَّهِۚ وَمَا تُنفِقُواْ مِنۡ خَيۡرٖ يُوَفَّ إِلَيۡكُمۡ وَأَنتُمۡ لَا تُظۡلَمُونَ﴾[البقرة: ۲۷۲] .
و میفرماید: «و آنچه از مال خرج نمودید، پس نفع آن برای خودتان است و سزاوار نیست که خرج کنید، جز به طلب رضای خدا، و آنچه را از مال خرج کردید، برای شما بکمال و تمام رسانده شود (یعنی ثواب او) و بر شما ستم کرده نخواهد شد».
وقال تعالی: ﴿وَمَا تُنفِقُواْ مِنۡ خَيۡرٖ فَإِنَّ ٱللَّهَ بِهِۦ عَلِيمٌ﴾[البقرة: ۲۷۳] .
و میفرماید: «و آنچه خرج کنید ازمال همانا خداوند به آن داناست».
۵۴۴- «وعَنِ ابنِ مسعودٍ س، عن النبي ج قال: «لا حَسَدَ إِلاَّ في اثنتينِ: رَجُلٌ آتَاهُ اللَّه مَالا، فَسَلَّطَه عَلَى هَلَكَتِهِ في الحَق، وَرَجُلٌ آتَاه اللَّه حِكْمَةً، فَهُوَ يَقْضِي بِهَا وَيُعَلِّمُها»»متفقٌ علیه.
۵۴۴- «از ابن مسعود سروایت است که:
پیامبر جفرمود: غبطه خوردن جز در دو چیز جواز ندارد، یکی مردیکه خداوند به او مالی داده و او را در مصرف نمودن آن در راه حق قدرت داده است، و مردیکه خداوند به او علمی داده و او بدان حکم نموده و آن را تعلیم میدهد».
۵۴۵- «وعنه قال: قال رسولُ اللَّه ج: «أَيُّكُمْ مَالُ وَارِثِهِ أَحَبُّ إِليه مِن مَاله؟» قالُوا: يا رَسولَ اللَّه. ما مِنَّا أَحَدٌ إِلاَّ مَالُهُ أَحَبُّ إِليه. قال: «فَإِنَ مَالَه ما قَدَّمَ وَمَالَ وَارِثهِ ما أَخَّرَ»»رواه البخاری.
۵۴۵- «از ابن مسعود سروایت شده که:
رسول الله ج فرمود:
کدامیکی از شما مال وارثش را از مال خود دوستتر میدارد؟
گفتند: یا رسول الله ج هیچکدام نیست، مگر اینکه مالش بوی عزیزتر است.
فرمود: مال او آنست که آن را پیش فرستاده و مال وارثش آنست که آن را بعد از خود گذاشته است».
ش: مراد از آنچه قبلاً برایش ذخیره کرده، به اینکه صدقه دهد یا بخورد و یا بپوشد و در حدیث تشویق صورت گرفته بدانچه ممکن است که باید مال در راههای خیر بمصرف برسد تا بدین ترتیب شخص در آخرت ثواب آنرا دریابد.
۵۴۶- «وعَن عَدِيِّ بنِ حاتم س أَن رسول اللَّه ج قال: «اتَّقُوا النَّارَ وَلَوْ بِشِقِّ تَمَرةٍ»»متفقٌ علیه.
۵۴۶- «عدی بن حاتم سروایت میکند که:
رسول الله ج فرمود: از دوزخ خویش را حفظ کنید، هر چند به نیم دانهء خرما هم باشد».
۵۴۷- «وعن جابرٍ س قال: ما سُئِل رسول اللَّه ج شَيئاً قَطُّ فقال: لا».متفقٌ علیه.
۵۴۷- «جابر سگفت:
هر گز از رسول الله ج چیزی نخواستند که نه گفته باشد».
۵۴۸- «وعن أبي هُريرة س قال: قال رسول اللَّه ج: «مَا مِنْ يَوْمٍ يُصبِحُ العِبادُ فِيهِ إِلاَّ مَلَكَانِ يَنْزِلان، فَيَقُولُ أَحَدَهُمَا: اللَّهُمَّ أَعطِ مُنْفِقاً خَلَفاً، وَيَقُولُ الآخَر: اللَّهُمَّ أَعطِ مُمسكاً تَلَفاً»»متفقٌ علیه.
۵۴۸- «ابو هریره سروایت میکند که:
رسول الله ج فرمود: هیچ روزی نیست که بندگان صبح میکنند، مگر اینکه دو فرشته پایین آمده و یکی از آنها میگوید: بار خدایا برای نفقه کننده عوض بده ودومی میگوید: بار خدایا مال ممسک را تلف کن».
۵۴۹- «وعنه أَن رسولَ اللَّه ج قال: «قال اللَّه تعالى: أنفِق يا ابْنَ آدمَ يُنْفَقْ عَلَيْكَ»»متفقٌ علیه.
۵۴۹- «ابو هریره سروایت میکند که:
رسول الله جفرمود: خداوند میفرماید: ای فرزند آدم انفاق کن تا به تو انفاق کنند».
۵۵۰- «وعن عبد اللَّهِ بن عَمْرو بن العَاصِ ب أَنَّ رَجُلاً سَأَلَ رسول اللَّه ج: أَيُّ الإِسلامِ خَيْر؟ قال: «تُطْعِمْ الطَّعَام، وَتَقْرَأُ السَّلامَ عَلى مَنْ عَرَفْتَ وَمَنْ لم تَعْرِفْ»»متفقٌ علیه.
۵۵۰- «عبد الله بن عمرو بن العاص بگفت که:
مردی از رسول الله ج پرسید که کدام اسلام بهتر است؟
فرمود: که طعام بدهی و بر هر کس خواه او را بشناسی و یا نشناسی سلام کنی».
۵۵۱- «وعنه قال: قالَ رسُولُ اللَّه ج: «أَرْبَعونَ خَصلَةً أَعلاهَا مَنِيحَةُ العَنْز ما مِن عَاملٍ يعْملُ بخَصلَةٍ منها رَجَاءَ ثَوَابِهَا وَتَصْدِيقَ مَوْعُودِهَا إِلاَّ أَدْخَلَهُ اللَّه تعالى بِهَا الجَنَّةَ»»رواه البخاری. وقد سبقَ بیان هذا الحدیث فی باب بَیان كَثرَةِ طُرق الخَیر.
۵۵۱- «از عبد الله بن عمرو بن العاص بروایت شده که:
رسول الله ج فرمود: چهل صفت است که بالاترین آن بخشش گوسفند و گاو شیری است. هیچکس یک صفتی از آن را برای بدست آوردن ثواب آن و تصدیق موعودش انجام نمیدهد، مگر اینکه خداوند او را بر آن عمل به بهشت داخل میکند».
۵۵۲- «عن أبي أُمَامَةَ صُدَيِّ بنِ عَجْلانَ س قال: قال رسُولُ اللَّه ج: «يا ابْنَ آدَمَ إِنَّكَ إِن تَبْذُلَ الفَضْلَ خَيرٌ لَك، وإِن تُمْسِكَهُ شَرٌّ لَك، وَلا تُلامُ عَلى كَفَافٍ، وَابْدأْ بِمَنْ تَعُول، واليَدُ العُليَا خَيْرٌ مِنَ اليَدِ السُّفْلَى»»رواه مسلم.
۵۵۲- «از ابو امامه صدی بن عجلان سمروی است که:
رسول الله ج فرمود: ای فرزند آدم اگر تو آنچه را که از مایحتاج خود اضافه داری انفاق کنی، برایت بهتر است و هرگاه نگاهش داری برایت بد است و بر امساک آنچه که برایت کفایت میکند، ملامت نمیگردی و در نفقه از عائله ات آغاز کن و دست بالا از دست پائین بهتر است».
۵۵۳- «وعن أَنسٍ س قال: ما سُئِلَ رسُولُ اللَّه ج عَلَى الإِسْلامِ شَيئاً إِلا أَعْطاه، وَلَقَدَ جَاءَه رَجُلٌ فَأَعطَاه غَنَماً بَينَ جَبَلَين، فَرَجَعَ إِلى قَومِهِ فَقال: يَا قَوْمِ أَسْلِمُوا فَإِنَّ مُحَمداً يُعْطِي عَطَاءَ مَنْ لا يَخْشَى الفَقْر، وَإِنْ كَانَ الرَّجُلُ لَيُسْلِمُ مَا يُرِيدُ إِلاَّ الدُّنْيَا، فَمَا يَلْبَثُ إِلاَّ يَسِيراً حَتَّى يَكُونَ الإِسْلامُ أَحَبَّ إِلَيه منَ الدُّنْيَا وَمَا عَلَيْهَا». رواه مسلم.
۵۵۳- «از انس سروایت است که گفت:
رسول الله ج از چیزی بخاطر اسلام سؤال نشدهاند، مگر اینکه دادهاند. مردی نزدش میآمد و او رمهء گوسفندی را که در میان دو کوه بود، به وی میداد، و او به قوم خود بازگشته میگفت: ای قوم مسلمان شوید. زیرا محمد جبخشش کسی را میکند که از فقر نمیترسد. و اگر کسی مسلمان میشد که هدفی جز دنیا نداشت، مدت کمی بر وی نمیگذشت که اسلام برایش از دنیا و آنچه در آن است محبوبتر میگشت».
۵۵۴- «وعن عُمَرَ س قال: قَسَمَ رسولُ اللَّه ج قَسْما، فَقُلت: يا رسولَ اللَّه لَغَيْرُ هَؤُلاَءِ كَانُوا أَحَقَّ بهِ مِنْهُم؟ قال: «إِنَّهُمْ خَيَّرُوني أَن يَسأَلُوني بالْفُحشِ فَأُعْطيَهم أَوْ يُبَخِّلُوني، وَلَستُ بِبَاخِلٍ»» رواه مسلم.
۵۵۴- «از عمر سمرویست که گفت:
رسول الله ج مالی را قسمت کردند، گفتم یا رسول الله ج کسانی دیگر وجود دارند که از ایشان مستحقتر بودند، فرمود: آنها مرا مخیر ساختند که به اصرار از من سؤال کنند یا اینکه مرا بخیل شمارند، در حالیکه بخیل نیستم».
ش: یعنی آنان بواسطهء ضعف ایمانشان در سؤال از من الحاح کردند و مرا بمقتضای حال خویش وادار کردند که از من با کلمات بد و زشت سؤال کنند و یا مرا در حالیکه بخیل نیستم، به بخل نسبت میدهند.
۵۵۵- «وعن جُبَيْرِ بنِ مُطعِم س أَنه قال: بَيْنَمَا هُوَ يسِيرُ مَعَ النَّبِيِّ ج مَقْفَلَهُ مِن حُنَيْن، فَعَلِقَهُ الأَعْرَابُ يسَأَلُونَه، حَتَّى اضْطَرُّوهُ إِلى سَمُرَةٍ فَخَطَفَتْ رِدَاءَه، فَوَقَفَ النَّبِيُّ ج فقال: أَعْطُوني رِدَائِي، فَلَوْ كَانَ لي عَـدَدُ هذِهِ العِضَاهِ نَعَما، لَقَسَمْتُهُ بَيْنَكُم، ثم لا تَجِدُوني بَخِيلاً وَلا كَذَّاباً وَلا جَبَاناً»» رواه البخاری.
۵۵۵- «از جبیر بن مطعم سمرویست که:
در اثنائیکه هنگام بازگشت پیامبر جبا وی میرفت، بادیه نشینان با سؤالاتشان او را متوقف ساختند تا ناگزیر ایشان جرا وادار نمودند که بدرخت سمره پناه برده و ردایش را ربودند. پیامبر جبلند شده و فرمود: ردای مرا بدهید، اگر به عدد این درختان خاردار نعمت نزدم میبود، آنرا میان شما تقسیم میکردم، و مرا نه بخیل و نه بسیار دروغ پرداز و نه بزدل مییافتید».
۵۵۶- «وعن أبي هُريرة س أَنَّ رسولَ اللَّه ج قال: «مَا نَقَصَتْ صَدَقَةٌ مِنْ مَال، وَمَا زَادَ اللَّهُ عَبْداً بِعَفْوٍ إِلاَّ عِزّا، وَمَا تَوَاضَعَ أَحَدٌ للَّهِ إِلاَّ رَفَعَهُ اللَّهُ عَزَّ وجلَّ»» رواه مسلم.
۵۵۶- «ابو هریره سروایت میکند که:
رسول الله ج فرمود: هیچ صدقه مال را کم نساخت، و خدا هیچ بندهای را به عفو جز عزت نیفزود، و هیچکس برای خدا فروتنی نکرد، مگر اینکه خداوند او را بلند مرتبه نمود».
۵۵۷- «وعن أبي كَبشَةَ عُمرو بِنَ سَعدٍ الأَنمَاريِّ س أَنه سمَع رسولَ اللَّه ج يَقُول: «ثَلاثَةٌ أُقْسِمُ عَلَيهِنَّ وَأُحَدِّثُكُم حَدِيثاً فَاحْفَظُوه: مَا نَقَصَ مَالُ عَبدٍ مِن صَدَقَةٍ، وَلا ظُلِمَ عَبْدٌ مَظْلَمَةً صَبَرَ عَلَيهَا إِلاَّ زَادَهُ اللَّهُ عِزّا، وَلا فَتَحَ عَبْدٌ باب مَسأَلَةٍ إِلاَّ فَتَحَ اللَّه عَلَيْهِ باب فَقْر، أَوْ كَلِمَةً نَحْوَهَا. وَأُحَدِّثُكُم حَدِيثاً فَاحْفَظُوه. قال إِنَّمَا الدُّنْيَا لأَرْبَعَةِ نَفَر:
عَبدٍ رَزَقَه اللَّه مَالاً وَعِلْما، فَهُو يَتَّقي فِيهِ رَبَّه، وَيَصِلُ فِيهِ رَحِمَه، وَيَعْلَمُ للَّهِ فِيهِ حَقا فَهذَا بأَفضَل المَنازل.
وَعَبْدٍ رَزَقَهُ اللَّه عِلْما، وَلَمْ يَرْزُقهُ مَالاً فَهُوَ صَادِقُ النِّيَّةِ يَقُول: لَو أَنَّ لي مَالاً لَعمِلْتُ بِعَمَل فُلان، فَهُوَ نِيَّتُه، فَأَجْرُهُمَا سَوَاء.
وَعَبْدٍ رَزَقَهُ اللَّهُ مَالا، وَلَمْ يرْزُقْهُ عِلْما، فهُوَ يَخْبِطُ في مالِهِ بِغَير عِلم، لا يَتَّقي فِيهِ رَبَّهُ وَلا يَصِلُ رَحِمَه، وَلا يَعلَمُ للَّهِ فِيهِ حَقا، فَهَذَا بأَخْبَثِ المَنَازِل.
وَعَبْدٍ لَمْ يرْزُقْهُ اللَّه مَالاً وَلا عِلْما، فَهُوَ يَقُول: لَوْ أَنَّ لي مَالاً لَعَمِلْتُ فِيهِ بِعَمَل فُلانٍ، فَهُوَ نِيَّتُه، فَوِزْرُهُمَا سَوَاءٌ»»رواه الترمذي وقال: حديث حسن صحيح.
۵۵۷- «از ابو کبشه عمرو بن سعد انماری سروایت است که:
از رسول الله ج شنید که فرمود: سه چیز است که بدان قسم میخورم و به شما سخنی میگویم، پس آن را بیاد دارید:
مال هیچ بندهای از صدقه کم نشده و بر هیچ بندهای ظلمی نشد که بر آن صبر کرد، مگر آنکه خداوند عزت او را افزود.
و هیچ بندهای دروازهء سؤال را نگشود، مگر اینکه خداوند بر وی باب فقر و تنگدستی را گشود، یا همچو کلمهای را گفت.
و به شما سخنی میگویم آن را بیاد دارید، فرمود: همانا دنیا برای چهار نفر است:
بنده ایکه خدا به او مال روزی نموده و علمی داده و او در آن از خدایش ترسیده و در آن صلهء رحمش را پیوسته میدارد و میداند که خدا را در آن حقی است و این بهترین منزلگاههاست.
و بندهای که خدا به او علمی داده و مالی او را روزی نکرده، لیکن او دارای نیت صادقانه بوده و میگوید: اگر من مال فلانی را میداشتم کار فلانی را انجام میدادم، و این نیت اوست، پس هردویشان در مزد برابراند.
و بندهای که خدا به او مال داده و عمل نداده و او در مال خدا بدون علم تصرفی میکندکه در آن از خدایش نترسیده و صلهء رحمش را بجا ننموده و برای خدا حقی نمیداند، این پلید ترین اقامتگاهها است.
و بنده ایکه خدا نه به او علم داده و نه هم مال، و او میگوید: اگر من مال فلانی را میداشتم، همانند فلانی عمل مینمودم، و آن نیت اوست و گناه هردویشان برابر است».
۵۵۸- «وعن عائشة ل أَنَّهُمْ ذَبحُوا شَاةً، فقالَ النَّبِيُّ ج: «مَا بَقِيَ مِنها؟» قالت: ما بقي مِنها إِلاَّ كَتِفُهَا، قال: «بَقِي كُلُّهَا غَيرَ كَتِفِهَا»» رواه الترمذی وقال حدیث صحیح.
۵۵۸- «از عائشه لروایت شده که:
آنها گوسفندی را ذبح کردند و پیامبر جفرمود: که چه از آن باقیمانده است؟
او گفت که از آن جز شانهاش باقی نمانده. فرمود: جز شانهاش همهاش باقی مانده است».
۵۵۹- «وعن أَسماءَ بنتِ أبي بكرٍ الصديق ب قالت: قال لي رسولُ اللَّه ج: «لا تُوكِي فَيوكِيَ اللَّهُ عَلَيْكِ»».
وفي روايةٍ: «أَنفِقِي أَو أَنْفَحِي أَو أَنْضِحِي، وَلا تُحْصي فَيُحْصِيَ اللَّه عَلَيكِ، وَلا تُوعِي فيوعِيَ اللَّهُ عَلَيْكِ» متفقٌ علیه.
۵۵۹- «اسماء بنت ابی بکر الصدیق بگفت:
رسول الله ج برایم فرمود: منع مکن آنچه را که نزد تو است، تا خداوند بر تو رزق را قطع نکند.
و در روایتی آمده که: نفقه کنید یا بخشش دهید یا هدیه دهید و مشمارید تا بر شما شماره نشود، و منع نکنید تا خداوند از شما منع ننماید».
۵۶۰- «وعن أبي هريرة س أَنه سَمِع رسولَ اللَّه ج يَقُول: «مَثَلُ البَخِيلِ والمُنْفِق، كَمَثَلِ رَجُلَيْنِ عَلَيْهِمَا جُبَّتَانِ مِن حَديد مِنْ ثْدِيِّهِما إِلى تَرَاقِيهمَا، فَأَمَّا المُنْفِق، فَلا يُنْفِقُ إِلاَّ سَبَغَت، أَوْ وَفَرَتْ على جِلدِهِ حتى تُخْفِيَ بَنَانَه، وَتَعْفُوَ أَثَرَه، وَأَمَّا البَخِيل، فَلا يُرِيدُ أَنْ يُنْفِقَ شَيئاً إِلاَّ لَزِقَتْ كُلُّ حَلْقَةٍ مَكَانَهَا، فَهُو يُوَسِّعُهَا فَلا تَتَّسِعُ»» متفقٌ علیه.
۵۶۰- «ابو هریره سروایت نموده که:
از رسول الله ج شنیدم که میفرمود:
مثال بخیل و کسیکه نفقه میکند مانند دو کسیست که برای آنها دو سپر آهنین است، که از سینههایشان تا استخوان میان شانه و گردنشان قرار دارد. اما نفقه کننده، نفقهای نمیکند، مگر اینکه " آن سپر" کامل گردیده و همهء وجودش را در بر میگیرد. به اندازهای که همه، بندهای او را میپوشد و نشانهاش کم میشود، و اما بخیل پس ارادهء نفقهء چیزی را نمیکند، مگر اینکه دو حلقه بجایش میچسبد و او آن را گشاده میدارد، ولی گشاده نمیشود».
ش: این مثلی است که رسول الله ج برای بخیل و بخشنده ذکر نمودهاند و آنان را به دو مردی تشبیه کردهاند که هر کدامشان کوشید لباس زرهیای پوشیده و خود را در برابر دشمن خویش وقایه کند و آن را بسر کرد تا بپوشدش و منفق و بخشنده را به کسی تشبیه نمود، که لباس زرهی کاملی را پوشیده و تمام بدنش را بوسیلهء آن لباس پوشانیده و بخیل را به مردی شبیه ساخته، که دستهایش به گردن وی بسته است و هر گاه بخواهد که آن لباس زرهی را بپوشد، دستها به گردنش جمع میشود و نفسش را بند میکند.
و مراد آنست که بخشنده چون بخواهد که صدقه دهد، دلش شاد میگردد و روحش آرام، و در بخشش پیشروی میکند و بخیل چون قصد بخشش کند، نفسش بخل ورزیده دلش تنگ شده و دستهایش بسته میشود.
۵۶۱- «وعنه قال: قال رسولُ اللَّه ج: «مَنْ تَصَدَّقَ بِعِدْلِ تَمْرَةٍ مِنْ كَسْبٍ طَيِّب، ولا يَقْبَلُ اللَّهُ إِلاَّ الطَّيِّبَ فَإِنَّ اللَّه يقْبَلُهَا بِيَمِينِه، ثُمَّ يُرَبِّيها لِصَاحِبَها، كَمَا يُرَبِّي أَحَدُكُمْ فَلُوَّهُ حتى تَكُونَ مِثْلَ الجَبلِ»». متفقٌ علیه.
۵۶۱- «ابو هریره سروایت میکند که:
رسول الله ج فرمود: کسیکه قیمت یک خرمائی را از کسب حلال صدقه دهد، و خداوند جز حلال و پاک را نمیپذیرد، همانا خداوند او را به دست راستش پذیرفته و آنرا برای صاحبش پرورش میدهد، چنانچه یکی از شما کرهء اسب خود را پرورش میدهد تا اینکه مثل کوه بزرگ میشود».
ش: ترمذی میگوید: اهل علم میگویند: ما به این احادیث ایمان داشته و در آن تشبیهی را توهم ننموده و به دنبال کیفیت آن نمیباشیم و مراد از آن قبول و چند برابر شدن مزد صدقه است. والله اعلم.
۵۶۲- «وعنه عن النبي ج قال: بيْنَما رَجُلٌ يَمشِي بِفَلاةٍ مِن الأَرض، فَسَمِعَ صَوتاً في سَحَابَةٍ: اسقِ حَدِيقَةَ فُلان، فَتَنَحَّى ذلكَ السَّحَابُ فَأَفْرَغَ مَاءَهُ في حَرَّةٍ، فإِذا شرجة من تِلْكَ الشِّراجِ قَدِ اسْتَوعَبَتْ ذلِكَ الماءَ كُلَّهُ فَتَتَبَّعَ الـماء، فإِذا رَجُلٌ قَائِمٌ في حَدِيقَتِهِ يُحَوِّلُ المَاءَ بمِسحَاتِه، فقال له: يا عَبْدَ اللَّهِ ما اسْمُكَ قال: فُلانٌ، للاسْمِ الَّذِي سَمِعَ في السَّحَابَةِ، فقال له: يَا عَبْدَ اللَّهِ لِمَ تَسْأَلُنِي عَنِ اسْمِي؟ فَقال: إني سَمِعْتُ صَوتاً في السَّحَابِ الذي هذَا مَاؤُهُ يقُول: اسقِ حَدِيقَةَ فُلانٍ لإسمِك، فما تَصْنَعُ فِيها؟ فقال: أَما إِذْ قُلْتَ هَذَا، فَإني أَنْظُرُ إِلى ما يَخْرُجُ مِنها، فَأَتَّصَدَّقُ بثُلُثِه، وآكُلُ أَنا وعِيالي ثُلُثا، وأَردُّ فِيها ثُلثَه». رواه مسلم.
۵۶۲- «ابو هریره سروایت میکند که:
فرمود: در لحظه ایکه مردی در زمین بیابانی میرفت، صدایی را در ابری شنید که: باغچهء فلان را سیراب کن. آن ابر دور شدو آب خود را در حرهء زمین دارای سنگهای سیاه ریخت و دید که جویی از جویها همهء آن آب را در خود گرفته، او بدنبال آب آمد، ناگهان مردی را دید که در باغچهاش ایستاده و آب را با بیل خود میگرداند و به او گفت: ای بندهء خدا اسم تو چیست؟
گفت: فلانی به اسمیکه از ابر شنیده بود.
به او گفت: ای بندهء خدا چرا اسمم را میپرسی؟
گفت: من در ابری که این آب از آن است، صدایی شنیدم که میگفت: باغچهء فلان را سیراب کن، به اسم تو، تو چه کار میکنی؟
گفت: حالا که این را گفتی، من به آنچه که از آن حاصل میشود، دیده ۳/۱ آنرا صدقه میدهم، و من و عیالم ۳/۱ آن را در آن باز میگردانم».