۳۶۷- باب تحریم نسبت دادن شخص خود را به غیر پدرش و ولی قرار دادن غیر ولی خود را
۱۸۰۲- «عَنْ سَعْدِ بن أبي وقَّاصٍ س أنَّ النبيَّ ج قال: مَن ادَّعَى إلى غَيْرِ أبِيهِ وَهُوَ يَعْلَمُ أنَّهُ غَيْرُ أبِيهِ فَالجَنَّةُ عَلَيهِ حَرامٌ»». متفقٌ علیه.
۱۸۰۲- «از سعد بن ابی وقاص سمرویست که:
پیامبر جفرمود: آنکه به غیر پدرش خود را نسبت دهد، یا اینکه میداند که آن پدرش نیست، جنت بر وی حرام است».
۱۸۰۳- «وعن أبي هُريْرَة س عَن النَّبيِّ ج قَال: «لا تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُم، فَمَنْ رَغِبَ عَنْ أبيهِ فَهُوَ كُفْرٌ»» متفقٌ علیه.
۱۸۰۳- «از ابو هریره سروایت است که:
پیامبر اسلام جفرمود: از پدران خویش روی مگردانید، چون کسی که از پدرش روی میگرداند، در واقع این کارش کفر (کفران نعمت) بشمار میرود».
۱۸۰۴- «وَعَنْ يزيدَ شريك بن طارقٍ قالَ: رَأَيْتُ عَلِيًّا س عَلى المِنْبَرِ يَخْطُبُ، فَسَمِعْتهُ يَقُول: لا واللَّهِ مَا عِنْدَنَا مِنْ كتاب نَقْرؤهُ إلاَّ كتاب اللَّه، وَمَا في هذِهِ الصَّحِيفَةِ، فَنَشَرَهَا فَإذا فِيهَا أسْنَانُ الإبل، وَأَشْيَاءُ مِنَ الجِرَاحات، وَفيهَا: قَالَ رَسولُ اللَّه ج: المدِينَةُ حَرَمٌ مَا بَيْنَ عَيْرٍ إلى ثَوْر، فَمَنْ أحْدَثَ فيهَا حَدَثا، أوْ آوَى مُحْدِثا، فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ والمَلائِكَة وَالنَّاسِ أجْمَعِين، لا يَقْبَلُ اللَّه مِنْهُ يَوْمَ الْقِيَامَة صَرْفاً وَلا عَدْلا، ذِمَّةُ المُسْلِمِينَ وَاحِدَة، يَسْعَى بِهَا أدْنَاهُم، فَمَنْ أخْفَرَ مُسْلِما، فَعلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّه والمَلائِكَةِ وَالنَّاسِ أجْمَعِينَ، لا يَقْبَلُ اللَّه مِنْهُ يَوْم الْقِيامَةِ صَرفاً ولا عدْلا. وَمَنِ ادَّعَى إلى غَيْرِ أبيه، أو انتَمَى إلى غَيْرِ مَوَاليه، فَعلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّه وَالـملائِكَةِ وًَالنَّاسِ أجْمَعِين، لا يقْبَلُ اللَّه مِنْهُ يَوْمَ الْقِيَامةِ صَرْفاً وَلا عَدْلاً»». متفقٌ علیه.
۱۸۰۴- «از یزید بن شریک بن طارق مرویست که گفت:
علی سرا بالای منبر دیدم که خطبه میخواند و شنیدم میگفت: نه سوگند به الله ما کتابی را برای خواندن غیر از کتاب الله و آنچه که در این صحیفه است، نداریم و آن را باز نمود که در آن دندانهای شتر بود و احکامی راجع به جراحات، و در آن نیز بود که رسول الله جفرمود: مدینه حرمی است درمیان عیر و ثور (دو کوه کوچک). پس آنکه در آن کار زشتی را اساس نهد و یا بدعتکاری را پناه دهد، بر وی لعنت خدا و ملائکه و همهء مردم باد و در روز قیامت، الله از وی توبه و فدیهء را قبول نمیکند. عهد مسلمانان یکی است که پائینترینشان بر دادن آن توانائی دارد، پس آنکه مسلمانی را توهین نموده و سبک کند، لعنت خدا و ملائکه و همهء مردم بر او باد. و از وی خداوند در روز قیامت توبه و فدیهء را قبول نمیکند، و آنکه خود را به غیر پدرش نسبت دهد، و یا به غیر موالیاش، پس بر وی لعنت خدا و ملائکه و همهء مردم باد. و خداوند در روز قیامت توبه و فدیهء از او نمیپذیرد».
۱۸۰۵- «وَعَنْ أبي ذَرٍّ س أنَّهُ سَمِعَ رسولَ اللَّه ج يَقُول: «لَيْسَ منْ رَجُلٍ ادَّعَى لِغَيْر أبيهِ وَهُوًَ يَعْلَمُهُ إلاَّ كَفَر، وَمَنِ ادَّعَى مَا لَيْسَ له، فَلَيْسَ مِنَّا، وَليَتَبوَّأُ مَقْعَدَهُ مِنًَ النَّار، وَمَنْ دَعَا رَجُلاً بِالْكُفْر، أوْ قال: عدُوَّ اللَّه، وَلَيْسَ كَذلكَ إلاَّ حَارَ عَلَيْهِ»» متفقٌ عليه، وَهَذَا لفْظُ روايةِ مُسْلِم.
۱۸۰۵- «از ابو ذر سمرویست که:
وی شنید که رسول الله جمیفرمود: آنکه خود را به غیر پدرش نسبت دهد، بداند که کافر شده است و آنکه بنام کس دگری خود را بخواند، از ما نیست وجایگاهش را در دوزخ بجوید. و آنکه شخصی را به کفر بخواند، و یا اینکه او را دشمن خدا بخواند و وی چنین نباشد، حرفش بر خودش بر میگردد».