۱۰۱- باب در مورد اعتراض نکردن بر طعام و مستحب بودن ستایش کردن آن
۷۳۶- «عن أبي هُريرة س قال: «ما عَابَ رسُولُ اللَّه ج طَعَاماً قَطُّ، إِن اشْتَهَاه أَكَلَهُ، وإِنْ كَرِهَهُ تَرَكَهُ»» متفقٌ علیه.
۷۳۶- «از ابو هریره سروایت است که:
هرگز رسول الله ج بر طعامی عیب نگرفت، اگر به آن رغبت داشت، آن را میخورد و اگر دوستش نداشت، آن را ترک مینمود».
۷۳۷- «وعن جابرٍ س أَنَّ النبيَّ ج سَأَلَ أَهْلَهُ الأُدُمَ فقالوا: ما عِنْدَنَا إِلاَّ خَلٌّ، فَدَعَا بِهِ، فَجَعل يَأْكُلُ ويقول: «نِعْمَ الأُدُمُ الخلُّ نِعْمَ الأُدُمُ الخَلُّ»» رواه مسلم.
۷۳۷- «از جابر سروایت شده که:
پیامبر جاز خانوادهاش نانخورشی خواستند، آنها گفتند جز سرکه، چیزی نداریم، سپس آن را خواسته و شروع به خوردن نموده و فرمود: سرکه نانخورش خوبی است، سرکه نانخورش خوبی است».