ترجمه فارسی ریاض الصالحین

فهرست کتاب

۳۷۲- باب در مورد نعمت‌هائی که خداوند بزرگ در بهشت برای متقیان و پرهیزگاران مهیا کرده است

۳۷۲- باب در مورد نعمت‌هائی که خداوند بزرگ در بهشت برای متقیان و پرهیزگاران مهیا کرده است

قال الله تعالی: ﴿إِنَّ ٱلۡمُتَّقِينَ فِي جَنَّٰتٖ وَعُيُونٍ ٤٥ ٱدۡخُلُوهَا بِسَلَٰمٍ ءَامِنِينَ ٤٦ وَنَزَعۡنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنۡ غِلٍّ إِخۡوَٰنًا عَلَىٰ سُرُرٖ مُّتَقَٰبِلِينَ ٤٧ لَا يَمَسُّهُمۡ فِيهَا نَصَبٞ وَمَا هُم مِّنۡهَا بِمُخۡرَجِينَ ٤٨[الحجر: ۴۵-۴۸] .

خداوند می‌فرماید: «هر آئینه پرهیزگاران در بوستان‌ها و چشمه‌ها باشند، به ایشان گفته شود: در آئید در اینجا سلامتی ایمن شده، و بیرون کنیم آنچه در سینه‌های‌شان از کینه. برادر یکدیگر شده بر تخته‌ها روبروی یکدیگر نموده و بر ایشان در آنجا هیچ رنجی نرسد و آنان از آنجا بیرون کرده نمی‌شوند».

وقال تعالی: ﴿يَٰعِبَادِ لَا خَوۡفٌ عَلَيۡكُمُ ٱلۡيَوۡمَ وَلَآ أَنتُمۡ تَحۡزَنُونَ ٦٨ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا وَكَانُواْ مُسۡلِمِينَ ٦٩ ٱدۡخُلُواْ ٱلۡجَنَّةَ أَنتُمۡ وَأَزۡوَٰجُكُمۡ تُحۡبَرُونَ ٧٠ يُطَافُ عَلَيۡهِم بِصِحَافٖ مِّن ذَهَبٖ وَأَكۡوَابٖۖ وَفِيهَا مَا تَشۡتَهِيهِ ٱلۡأَنفُسُ وَتَلَذُّ ٱلۡأَعۡيُنُۖ وَأَنتُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٧١ وَتِلۡكَ ٱلۡجَنَّةُ ٱلَّتِيٓ أُورِثۡتُمُوهَا بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٧٢ لَكُمۡ فِيهَا فَٰكِهَةٞ كَثِيرَةٞ مِّنۡهَا تَأۡكُلُونَ ٧٣[الزخرف: ۶۸-۷۳] .

و می‌فرماید: «گفته شود: ای بندگانم هیچ ترسی بر شما نیست امروز و نه شما اندهگین شوید آن بندگان من که ایمان آورده‌اند به آیت‌های ما و مسلمان بودند، گفته شود در آئید به بهشت؛ شما و زنان شما خوشحال گردانیده شده. بر ایشان کاسه‌های پهن و دراز از طلا و کوزه‌ها نیز، در بهشت باشد آنچه خواهش کند نفس و لذت گیرد از دیدن او چشم‌ها و شما اینجا جاودانه هستید، و این آن بهشتی است که عطا کرده شد شما را بسبب آنچه عمل می‌کردید اینجا برای شما هست میوه‌های بسیار که از آن می‌خورید».

وقال تعالی: ﴿إِنَّ ٱلۡمُتَّقِينَ فِي مَقَامٍ أَمِينٖ ٥١ فِي جَنَّٰتٖ وَعُيُونٖ ٥٢ يَلۡبَسُونَ مِن سُندُسٖ وَإِسۡتَبۡرَقٖ مُّتَقَٰبِلِينَ ٥٣ كَذَٰلِكَ وَزَوَّجۡنَٰهُم بِحُورٍ عِينٖ ٥٤ يَدۡعُونَ فِيهَا بِكُلِّ فَٰكِهَةٍ ءَامِنِينَ ٥٥ لَا يَذُوقُونَ فِيهَا ٱلۡمَوۡتَ إِلَّا ٱلۡمَوۡتَةَ ٱلۡأُولَىٰۖ وَوَقَىٰهُمۡ عَذَابَ ٱلۡجَحِيمِ ٥٦ فَضۡلٗا مِّن رَّبِّكَۚ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ ٥٧[الدخان: ۵۱-۵۷] .

و می‌فرماید: «هر آئینه متقیان در جایگاه با امن باشند در بوستان‌ها و چشمه‌ها بپوشند از حریر نازک و حریر لک روبروی یکدیگر شده، این چنین باشد حال و یکجای‌شان (ازدواج) سازیم با حورگشاده چشم. بطلبند آنجا هر میوهء را ایمن شده، نچشند مرگ، مگر مرگ نخستین را و حفظ‌شان نمود خداوند از عذاب دوزخ بسبب بخشایش و فضل از جانب پروردگار تو، این فیروزی بزرگ است».

وقال تعالی: ﴿إِنَّ ٱلۡأَبۡرَارَ لَفِي نَعِيمٍ ٢٢ عَلَى ٱلۡأَرَآئِكِ يَنظُرُونَ ٢٣ تَعۡرِفُ فِي وُجُوهِهِمۡ نَضۡرَةَ ٱلنَّعِيمِ ٢٤ يُسۡقَوۡنَ مِن رَّحِيقٖ مَّخۡتُومٍ ٢٥ خِتَٰمُهُۥ مِسۡكٞۚ وَفِي ذَٰلِكَ فَلۡيَتَنَافَسِ ٱلۡمُتَنَٰفِسُونَ ٢٦ وَمِزَاجُهُۥ مِن تَسۡنِيمٍ ٢٧ عَيۡنٗا يَشۡرَبُ بِهَا ٱلۡمُقَرَّبُونَ ٢٨[المطففین: ۲۲-۲۸] . و الآیات في الباب کثیرة

و می‌فرماید: «هر آئینه نیکوکاران در نعمت باشند بر تخت‌ها نشسته، نظر می‌کنند بهر جانب بشناسی در روی‌های‌شان تازگی نعمت. نوشانیده شود ایشان را از شراب خالص سر به مهر، مهر او مشک باشد و بهمین شراب پاک رغبت کنند، رغبت کنندگان. و آمیختنی آن را از آب تسنیم باشد، چشمه‌ای که از آن مقربین خداوندی می‌نوشند».

۱۸۸۰- «وعنْ جَابِرٍ س قَال: قَالَ رسُولُ اللَّهِ ج: «يَأْكُلُ أَهْلُ الجنَّةِ فِيهَا ويشْرَبُون، ولا يَتَغَوَّطُون، ولا يمْتَخِطُون، ولا يبُولُون، ولكِنْ طَعامُهُمْ ذلكَ جُشَاء كَرشْحِ المِسْكِ يُلهَمُونَ التَّسبِيح وَالتكْبِير، كَما يُلْهَمُونَ النَّفَسَ»» رواه مسلم.

۱۸۸۰- «از جابر سروایت شده که:

رسول الله جفرمود: اهل بهشت در آن می‌خورند و می‌آشامند، و نجاست ننموده و آب بینی نداشته و بول نمی‌نمایند، ولی طعام‌شان مانند ترشح مشک از بدن‌شان خارج می‌گردد و همانطور که نفس می‌کشند تسبیح گفتن و تکبیر گفتن برای‌شان الهام می‌شود».

ش: یعنی به همان آسانی نفس کشیدن بذکر خدا اشتغال ورزد.

۱۸۸۱- «وعَنْ أَبي هُريْرةَ س قَال: قَال رسُولُ اللَّهِ ج: «قَال اللَّه تَعالَى: أَعْددْتُ لعِبادِيَ الصَّالحِينَ مَا لاَ عيْنٌ رَأَت، ولاَ أُذُنٌ سَمِعتْ ولاَ خَطَرَ علَى قَلْبِ بَشَر، واقْرؤُوا إِنْ شِئتُم: ﴿فَلَا تَعۡلَمُ نَفۡسٞ مَّآ أُخۡفِيَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعۡيُنٖ جَزَآءَۢ بِمَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٧[السجدة: ۱۷] . متفقٌ علیه.

۱۸۸۱- «از ابو هریره سروایت است که:

رسول الله جفرمود: خداوند فرمود: من برای بندگان نیکوکار خویش چیزی را مهیا نمودم که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده و نه در دل کسی خطور نموده است و اگر می‌خواهید بخوانید. (هیچکس نمی‌داند که چه نعمت‌های بی‌نهایت که سبب روشنی چشم است برای‌شان ذخیره گردیده است)».

۱۸۸۲- «وعَنْهُ قَال: قال رسُولُ اللَّهِ ج: «أَوَّلُ زُمْرَةٍ يدْخُلُونَ الْجنَّةَ على صُورَةِ الْقَمرِ لَيْلَةَ الْبدْرِ. ثُمَّ الَّذِينَ يلُونَهُمْ علَى أَشَدِّ كَوْكَبٍ دُرِّيٍّ في السَّمَاءِ إِضَاءَة: لاَ يُبولُونَ ولاَ يتَغَوَّطُونَ، ولاَ يتْفُلُونَ، ولاَ يمْتَخِطُون. أمْشاطُهُمُ الذَّهَبُ، ورشْحهُمُ المِسْكُ، ومجامِرُهُمُ الأُلُوَّةُ عُودُ الطِّيبِ أَزْواجُهُم الْحُورُ الْعِينُ، علَى خَلْقِ رجُلٍ واحِد، علَى صُورَةِ أَبِيهِمْ آدم سِتُّونَ ذِراعاً في السَّماءِ»» متفقٌ علیه.

وفي روايةٍ للبُخَارِيِّ ومُسْلِم: آنيتُهُمْ فِيهَا الذَّهَبُ، ورشْحُهُمْ المِسْكُ، ولِكُلِّ واحِدٍ مِنْهُمْ زَوْجَتَانِ يُرَى مُخُّ سُوقِهما مِنْ وراءِ اللَّحْمِ مِنَ الْحُسْنِ، لاَ اخْتِلاَفَ بينَهُمْ، ولا تَبَاغُض: قُلُوبهُمْ قَلْبُ رَجُلٍ واحِدٍ، يُسَبِّحُونَ اللَّه بُكْرةَ وَعَشِيّاً»».

۱۸۸۲- «از ابو هریره سروایت است که:

رسول الله جفرمود: اولین گروهی که به بهشت وارد می‌شوند به شکل ماه شب چهارده هستند، سپس کسانی که در مرتبه به آنها نزدیک‌اند، مانند روشن‌ترین ستارهء که در آسمان پرتو افگنی می‌کند. بول و نجاست ننموده و آب بینی و دهان هم ندارند، شانه‌های‌شان طلا و بوی‌شان مشک، و مجمرهای‌شان چوب عود و همسران‌شان حور عین، همه به شکل یک مرد، به شکل پدر‌شان آدم ÷شصت (۶۰) گز در آسمان می‌باشند.

و در روایتی از بخاری و مسلم آمده است که ظرفهای‌شان در آن طلا و بوی‌شان مشک است و برای هر کدام‌شان دو همسر است که از زیبائی مغز ساق پای‌شان از پشت گوشت دیده می‌شود. در میان‌شان اختلاف و دشمنی با همدیگر نبوده و دلهای‌شان یک دل است و در صبح و شام تسبیح خداوند را می‌گویند».

۱۸۸۳- «وَعَن المُغِيرَةِ بْن شُعْبَة س عنْ رسُولِ اللَّهِ ج قَال: «سأَل مُوسَى ج ربَّهُ، ما أَدْنَى أَهْلِ الْجنَّةِ مَنْزلَةً؟ قَال: هُو رَجُلٌ يجِيءُ بعْدَ ما أُدْخِل أَهْلُ الْجنَّةِ الْجَنَّةَ، فَيُقَالُ لَه: ادْخِلِ الْجنَّة. فَيقُول: أَيْ رَبِّ كَيْفَ وقَدْ نَزَل النَّاسُ منَازِلَهُمْ، وأَخَذُوا أَخَذاتِهِم؟ فَيُقَالُ له: أَتَرضي أَنْ يكُونَ لَكَ مِثْلُ مُلْكِ مَلِكٍ مِنْ مُلُوكِ الدُّنْيا؟ فَيقُول: رضِيتُ ربِّ، فَيقُول: لَكَ ذَلِكَ ومِثْلُهُ ومِثْلُهُ ومِثْلُهُ ومِثْلُهُ، فَيقُولُ في الْخَامِسَةِ: رضِيتُ ربِّ، فَيَقُول: هَذَا لَكَ وعشَرةُ أَمْثَالِهِ، ولَكَ ما اشْتَهَتْ نَفْسُكَ، ولَذَّتْ عَيْنُكَ. فَيَقُول: رضِيتُ ربِّ، قَال: ربِّ فَأَعْلاَهُمْ منْزِلَةً؟ قال: أُولَئِك الَّذِينَ أَردْتُ، غَرسْتُ كَرامتَهُمْ بِيدِي وخَتَمْتُ علَيْهَا، فَلَمْ تَر عيْنُ، ولَمْ تَسْمعْ أُذُنٌ، ولَمْ يخْطُرْ عَلَى قَلْبِ بشَرٍ»» رواهُ مُسْلم.

۱۸۸۳- «از مغیره بن شعبه سروایت است که:

رسول الله جفرمود: موسی ÷از پروردگارش سؤال نمود که پائین مرتبه‌ترین اهل بهشت کدام است؟

فرمود: آن مردیست که بعد از وارد شدن اهل بهشت به بهشت می‌آید و به وی گفته می‌شود که به بهشت وارد شو!

وی می‌گوید: ای پروردگارم چگونه وارد شوم که مردم به جایگاههای خویش فرود آمده و جا گرفته‌اند؟

گفته می‌شود: آیا راضی می‌شوی که مانند پادشاهی از پادشاهان دنیا برایت داده شود؟

می گوید: پروردگارا! راضی شدم.

پس می‌فرماید: برای تو آن است و مانند آن و مانند آن و مانند آن و مانند آن و در پنجم می‌گوید: پروردگارا! راضی شدم. سپس می‌فرماید: برای تو آنست و ده برابرش و برای تست آنچه که دلت آرزو نموده و به چشمت لذتبخش آید.

می گوید: راضی شدم پروردگارا!

گفت: پس بالا مرتبه‌ترین شان؟

فرمود: آنها کسانی‌اند که نهال کرامت‌شان را بدست خویش نشاندم و بر آن مهر نمودم. پس چشمی ندیده و گوشی نشنیده و در دل بشری خطور ننموده است».

۱۸۸۴- «وعن ابْنِ مسْعُودٍ س قال: قَال رسُولُ اللَّهِ ج: «إِنِّي لأَعْلَمُ آخِرَ أَهْل النَّار خُرُوجاً مِنهَا، وَآخِرَ أَهْل الْجنَّةِ دُخُولاً الْجنَّة. رجُلٌ يخْرُجُ مِنَ النَّارِ حبْوا، فَيقُولُ اللَّه عزَّ وجَلَّ لَه: اذْهَبْ فَادخُلِ الْجنَّة، فَيأْتِيهَا، فيُخيَّلُ إِلَيْهِ أَنَّهَا مَلأَى، فيَرْجِع، فَيقُول: ياربِّ وجدْتُهَا مَلأى، يَقُولُ اللَّه عزَّ وجلَّ له: اذْهَبْ فَادْخُلِ الجنَّة، فيأْتِيها، فَيُخَيَّل إِلَيْهِ أَنَّهَا ملأى، فَيرْجِعُ . فيَقُول: ياربِّ وجدْتُهَا مَلأى، فَيقُولُ اللَّه عزَّ وجلَّ له: اذْهَبْ فَادْخُلِ الْجَنَّة. فإِنَّ لَكَ مِثْلَ الدُّنْيا وعشَرةَ أَمْثَالِها، أَوْ إِنَّ لَكَ مِثْل عَشرَةِ أَمْثَالِ الدُّنْيا، فَيقُول: أَتَسْخَرُ بِي، أَوَ أَتَضحكُ بِي وأَنْتَ الملِكُ» قَال: فَلَقَدْ رأَيْتُ رَسُول اللَّهِ ج ضَحِكَ حَتَّى بدت نَوَاجذُهُ فَكَانَ يقُول: «ذَلِكَ أَدْنَى أَهْلِ الْجَنَّةِ منْزِلَةً»» متفقٌ علیه .

۱۸۸۴- «از ابن مسعود سروایت است که:

رسول الله جفرمود: همانا من می‌دانم آخرین کسی را که از دوزخ بیرون می‌شود و آخرین کسی را که از اهل بهشت که به آن داخل می‌شود، کسیست که از دوزخ خزیده بیرون می‌شود و خدای عزوجل به وی می‌فرماید: برو به بهشت داخل شو. و به آن آمده و تصور می‌کند که آن (دوزخ) پر است و باز گشته می‌گوید: پروردگارا! آن را پر یافتم.

خداوند عزوجل می‌فرماید: برو به بهشت داخل شو. همانا برای تو مثل دنیا و ده برابر آنست، یا هر آئینه برای تو مانند ده برابر دنیا است.

می گوید: آیا مرا مسخره می‌کنی؟ یا می‌گوید: آیا به من می‌خندی، در حالیکه پادشاهی؟

گفت: همانا رسول الله جرا دیدم که خندید تا اینکه نواجذ‌شان (دندانهای آخر دهان) دیده شد و می‌فرمود: این کسی است از اهل بهشت که مرتبهء او از همه پائین‌تر است».

۱۸۸۵- «وَعَنْ أَبي مُوسَى س أَنَّ النَّبِيَّ ج قَال: «إِنَّ للْمُؤْمِنِ في الْجَنَّةِ لَخَيْمةً مِنْ لُؤْلُؤةٍ وَاحِدةٍ مُجوَّفَةٍ طُولُهَا في السَّماءِ سِتُّونَ ميلا. للْمُؤْمِنِ فِيهَا أَهْلُونَ، يَطُوفُ عَلَيْهِمُ المُؤْمِنُ فَلاَ يَرى بعْضُهُمْ بَعْضاً»». متَّفقٌ علَیهِ

۱۸۸۵- «از ابو موسی اشعری سروایت است که:

پیامبر جفرمود: همانا برای مؤمن در بهشت خیمه ایست از یک لؤلؤ میان تهی که درازی آن در آسمان شصت (۶۰) میل است، برای مؤمن در میان آن خانواده‌هائیست که شخص بر آنها گردش می‌کند که بعضی بعضی دیگر را نمی‌بینند».

۱۸۸۶- «وَعَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ س عَنِ النَّبِيِّ ج قَال: «إِنَّ في الْجنَّةِ لَشَجرَةً يسِيرُ الرَّاكِبُ الْجوادَ المُضَمَّرَ السَّرِيعَ ماِئَةَ سنَةٍ مَا يَقْطَعُهَا»» متفقٌ علیه.

وَرَوَياهُ في «الصَّحِيحَيْنِ» أَيْضاً مِنْ روَايَةِ أَبِي هُريْرَةَ س قال: «يَسِيرُ الرَّاكِبُ في ظِلِّهَا ماِئَةَ سَنَةٍ مَا يَقْطَعُهَا»».

۱۸۸۶- «از ابو سعید خدری سروایت است که:

پیامبر جفرمود: همانا در بهشت درختی است که در آن شخص سوار بر اسب تیز رفتار تربیت شده صد سال می‌رود و آن را تمام نمی‌کند.

و آن در صحیحین همچنان از ابو هریره سروایت گردیده که گفت: سوارکار در سایهء آن صد سال می‌رود و آن را تمام نمی‌کند».

۱۸۸۷- «وَعَنْهُ عَن النَّبِيِّ ج قَال: «إنَّ أَهْلَ الْجنَّةِ لَيَتَرَاءُوْنَ أَهْلَ الْغُرَفِ مِنْ فَوْقِهِمْ كَمَا تَتَرَاءَوْنَ الكَوْكَبَ الدُّرَّيَّ الْغَابِرَ في الأُفُقِ مِنَ المشْرِقِ أَوِ المَغْربِ لتَفَاضُلِ ما بَيْنَهُمْ» قَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّه، تلْكَ مَنَازلُ الأَنْبِيَاءِ لاَ يبْلُغُهَا غَيْرُهُمْ؟ قَال: «بلَى وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ رجَالٌ أَمَنُوا بِاللَّهِ وصَدَّقُوا المُرْسلِينَ»» متفقٌ علیه.

۱۸۸۷- «از ابو سعید خدری سروایت است که:

پیامبر جفرمود: همانا اهل بهشت مردم غرفه‌هایی (بالا خانه) را که بالای سر‌شان است به همدیگر نشان می‌دهند، چنانچه شما ستارهء روشنی را در کنارهء آسمان به همدیگر نشان می‌دهید که آن را از طرف مشرق یا مغرب ترک می‌کند، بواسطهء برتری‌هائی که دارند.

گفتند: یا رسول الله ج! آن منازل پیامبران است که دیگران به آن نمی‌توانند برسند؟

فرمود: نه خیر، و سوگند به ذاتی که جانم در دست اوست، آنان مردانی‌اند که به خداوند ایمان آورده و رسولان را باور داشته‌اند».

۱۸۸۸- «وعنْ أَبي هُريْرةَ س أَنَّ رسُول اللَّهِ ج قَال: «لَقَابُ قَوْسٍ في الْجَنَّةِ خَيْرٌ مِمَّا تَطْلُعُ علَيْهِ الشمْسُ أَوْ تَغْربُ»»متفقٌ علیهِ .

۱۸۸۸- «از ابو هریره سروایت است که:

رسول الله جفرمود: همانا اندازه میان قبضه و گوشهء کمان در بهشت از آنچه که آفتاب بر آن طلوع و غروب می‌کند، بهتر است».

۱۸۸۹- «وعنْ أَنَسٍ س أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج قَال: «إِنَّ في الْجنَّةِ سُوقاً يأْتُونَهَا كُلَّ جُمُعة. فتَهُبُّ رِيحُ الشَّمالِ، فَتحثُو في وُجُوهِهِمْ وثِيَابِهِمْ، فَيزْدادُونَ حُسْناً و جَمالا. فَيَرْجِعُونَ إِلَى أَهْلِيهِمْ، وقَدْ ازْدَادُوا حُسْناً و جمالا، فَيقُولُ لَهُمْ أَهْلُوهُم: وَاللَّهِ لَقَدِ ازْدَدْتُمْ حُسْناً و جمالا، فَيقُولُونَ: وأَنْتُمْ وَاللَّهِ لَقَدِ ازْددْتُمْ بعْدَنَا حُسناً وَ جمالا،»» رواهُ مُسلِمٌ.

۱۸۸۹- «از انس سروایت است که:

رسول الله جفرمود: همنا در بهشت محل تجمعی است که مردم به مقدار هر جمعه به آن می‌آیند و باد شمال وزیده و در رویها و جامه‌های‌شان می‌خورد و حسن و جمال‌شان افزوده می‌گردد و به خانواده‌های خویش باز می‌گردند در حالیکه حسن و زیبائی‌شان زیاد شده و خانواده‌های‌شان به آنها می‌گویند: سوگند به خدا که زیبائی و جمال شما افزوده شده و آنها گویند: سوگند به خدا که بعد از ما زیبائی وجمال شما افزون شده است».

۱۸۹۰- «وعنْ سَهْلِ بْنِ سعْدٍ س أَنَّ رسُولَ اللَّه ج قَال: «إِنَّ أَهْلَ الْجنَّةِ لَيَتَراءَوْنَ الْغُرفَ في الْجنَّةِ كَمَا تَتَرَاءَوْنَ الْكَوْكَبَ في السَّماءِ»متفقٌ علیه .

۱۸۹۰- «از سهل بن سعد سروایت است که:

رسول الله جفرمود: همانا اهل بهشت غرفه‌ها را در بهشت به همدیگر نشان می‌دهند، چنانچه شما ستاره را در آسمان به همدیگر نشان می‌دهید».

۱۸۹۱- «وَعنْهُ س قَال: شَهِدْتُ مِنَ النَّبِيِّ ج مجْلِساً وَصفَ فِيهِ الْجَنَّةَ حتَّى انْتَهَى، ثُمَّ قَال في آخِرِ حدِيثِه: «فِيهَا ما لاَ عيْنٌ رأَتْ، ولا أُذُنٌ سمِعَتْ، ولاَ خَطَر عَلى قَلْبِ بشَرٍ، ثُمَّ قَرأَ ﴿تَتَجَافَىٰ جُنُوبُهُمۡ عَنِ ٱلۡمَضَاجِعِ[السجدة: ۱۶] . إِلى قَوْلِهِ تَعالَى: ﴿فَلَا تَعۡلَمُ نَفۡسٞ مَّآ أُخۡفِيَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعۡيُنٖ[السجدة: ۱۷] . رواهُ البخاری .

۱۸۹۱- «از سهل بن سعد سروایت شده که گفت:

در مجلسی از رسول الله جحاضر شدم که در آن بهشت را توصیف نمود تا اینکه به نهایت رسید و سپس در آخر سخنش فرمود: در آن چیزیست که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده و نه در دل بشری راه یافته. سپس خواند: دور می‌شود پهلوهایشان از خوابگاهها. تا فرمودهء او تعالی: هیچکس نمیداند که چه نعمت‌هایی بی‌نهایت که سبب روشنی چشم است برای‌شان ذخیره گردیده است».

۱۸۹۲- «وعنْ أَبِي سعِيدٍ وأَبي هُريْرةَ ب أَنَّ رسُول اللَّهِ ج قَال: «إِذَا دخَلَ أَهْلُ الْجنَّةِ الجنَّةَ يُنَادِي مُنَاد: إِنَّ لَكُمْ أَنْ تَحْيَوْا، فَلا تَمُوتُوا أَبداً وإِنَّ لكُمْ أَنْ تَصِحُّوا، فَلاَ تَسْقَمُوا أَبدا، وإِنَّ لَكُمْ أَنْ تَشِبُّوا فَلا تهْرَمُوا أَبداً وإِنَّ لَكُمْ أَن تَنْعمُوا، فَلا تبؤسوا أَبَداً» رواهُ مسلم.

۱۸۹۲- «از ابو سعید و ابوهریره بروایت است که:

رسول الله جفرمود: چون اهل بهشت به بهشت درآیند، منادیی اعلان می‌کند که: همانا برای شما است که زندگی نموده و هرگز نمیرید و همانا برای شما است که تندرست بوده و هرگز مریض نشوید و برای شما است که در آن جوان شده و هرگز پیر نشوید و برای شما است که از نعمت‌ها برخوردار شده و هرگز محروم نشوید».

۱۸۹۳- «وعَنْ أَبي هُريْرَةَ س أَنَّ رَسُول اللَّهِ ج قَال: «إِنَّ أَدْنَى مقْعَدِ أَحدِكُمْ مِنَ الْجنَّةِ أَنْ يقولَ لَه: تَمنَّ فَيَتَمنَّي ويتَمنَّي. فَيَقُولُ لَه: هلْ تَمنَّيْت؟ فَيَقُول: نَعمْ فَيقُولُ لَه: فَإِنَّ لَكَ ما تَمنَّيْتَ ومِثْلَهُ معهُ»» رَواهُ مُسْلِمٌ .

۱۸۹۳- «از ابو هریره سروایت است که:

رسول الله جفرمود: همانا پائین‌ترین منازل یکی از شما در بهشت این است که به وی گفته شود، آرزو کن! و آرزو کند و آرزو کند، پس به او می‌گوید: آیا آرزو کردی؟

می گوید: بلی. سپس برایش می‌گوید: همانا برای تست آنچه که آرزو کردی و مانند آن».

۱۸۹۴- «وعنْ أَبِي سعِيدٍ الْخُدْرِيِّ س أَنَّ رسُول اللَّه ج قَال: «إِنَّ اللَّه عزَّ وجلَّ يقُولُ لأهْل الْجنَّة: يا أَهْلَ الْجنَّة، فَيقُولُونَ: لَبَّيْكَ ربَّنَا وسعْديْكَ، والْخيرُ في يديْك فَيقُول: هَلْ رَضِيتُمْ؟ فَيقُولُونَ: وما لَنَا لاَ نَرْضَيِ يا رَبَّنَا وقَدْ أَعْطَيْتَنَا ما لمْ تُعْطِ أَحداً مِنْ خَلْقِكَ، فَيقُول: أَلاَ أُعْطِيكُمْ أَفْضَلَ مِنْ ذَلَكَ؟ فَيقُولُونَ: وأَيُّ شَيْءِ أَفْضلُ مِنْ ذلِكَ؟ فيقُول: أُحِلُّ عليْكُمْ رضْوانِي، فَلا أَسْخَطُ عليْكُمْ بَعْدَهُ أَبَداً»» متفق علیه.

۱۸۹۴- «از ابو سعید خدری سروایت است که:

رسول الله جفرمود: خدای عزوجل برای اهل بهشت می‌فرماید: ای اهل بهشت!

می گویند: لَبَّيْكَ ربَّنَا وسعْديْكَ، والْخيرُ في يديْك.

می فرماید: آیا راضی شدید؟

می گویند: پروردگارا! چرا راضی نشویم در حالیکه به ما دادی آنچه که به هیچیک از مخلوقات ندادی!

پس می‌فرماید: آیا بهتر از این به شما ندهم؟

می گویند: چه چیز بهتر از آنست؟

پس می‌فرماید: حلال شده برای شما رضای من و بعد از آن هرگز بر شما خشم نمی‌کنم».

۱۸۹۵- «وعنْ جرِیرِ بْنِ عبْدِ اللَّهِ س قال: كُنَّا عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ ج فَنَظَرَ إِلَى الْقَمرِ لَیلَةَ الْبدْرِ، وقَال: «إِنَّكُمْ ستَرَوْنَ رَبَّكُمْ عِیاناً كما تَرَوْنَ هَذَا الْقَمرَ، لاَ تُضامُونَ فی رُؤْیتِهِ». مُتَّفَقٌ علَیهِ.

۱۸۹۵- «از جریر بن عبد الله سروایت شده که گفت:

ما نزد رسول الله جبودیم و به ماه شب چهارده نظر نموده و فرمود: شما بزودی آشکارا پروردگار‌تان را خواهید دید، چنانچه این مهتاب را می‌بینید که در دیدن آن ازدحام نمی‌کنید».

۱۸۹۶- «وعنْ صُهَیب س أَنَّ رسُول اللَّهِ ج قَال: «إِذَا دَخَل أَهْلَ الْجنَّةِ الجنَّةَ یقُولُ اللَّه تَباركَ وتَعالَى: تُرِیدُونَ شَیئاً أَزِیدُكُمْ؟ فَیقُولُونَ: أَلَمْ تُبیضْ وُجُوهَنَا؟ أَلَمْ تُدْخِلْنَا الْجَنَّةَ وتُنَجِّنَا مِنَ النَّارِ؟ فَیكْشِفُ الْحِجابَ، فَما أُعْطُوا شَیئاً أَحبَّ إِلَیهِمْ مِنَ النَّظَرِ إِلَى رَبِّهِمْ»» رواهُ مُسْلِمٌ.

۱۸۹۶- «از صهیب سروایت است که:

رسول الله جفرمود: چون اهل بهشت به بهشت در آیند خدای تبارک و تعالی می‌فرماید: آیا چیزی می‌خواهید که برای شما بیفزایم؟

می گویند: آیا رویهای ما را سفید نکردی؟ آیا ما را به بهشت داخل نکرده و از دوزخ نجات ندادی؟ و حجاب و پرده برداشته می‌شود، پس داده نشدند چیزی که برای‌شان دوست داشتنی‌تر از دیدن پروردگار‌شان عزوجل باشد».

قَالَ تَعالَى: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ يَهۡدِيهِمۡ رَبُّهُم بِإِيمَٰنِهِمۡۖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهِمُ ٱلۡأَنۡهَٰرُ فِي جَنَّٰتِ ٱلنَّعِيمِ ٩ دَعۡوَىٰهُمۡ فِيهَا سُبۡحَٰنَكَ ٱللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمۡ فِيهَا سَلَٰمٞۚ وَءَاخِرُ دَعۡوَىٰهُمۡ أَنِ ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٠[یونس: ۹-۱۰] .

خداوند می‌فرماید: «همانا آنانکه ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند راهنمائی کند ایشان را پروردگار‌شان بسبب ایمان‌شان، به بهشت‌ها که می‌رود از زیر آن جویها در بوستانهای نعمت، دعای‌شان در آنجا سبحانک اللهم باشد یعنی پاکی ترا است بار خدایا و دعای خیر ایشان با یکدیگر سلام بود و نهایت دعای‌شان این است که حمد و ثنا خدایراست که پروردگار عالمیان است».

الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِی هَدانا لَهَذَا وما كُنَّا لنَهْتَدِی لَوْلاَ أَنْ هَدَانَا اللَّه: اللَّهُمَّ صلِّ عَلَى سیدِنَا مُحَمَّدٍ وعلَى آلِ مُحمَّدٍ، كَمَا صلَّیتَ عَلَى إِبْراهِیم وعلَى آلِ إِبْراهِیمَ . وبارِكْ علَى مُحَمَّدٍ وعلَى آلِ مُحمَّدٍ، كَمَا باركْتَ علَى إِبْرَاهِیمَ وعلَى آل إِبْراهِیمَ، إِنَّكَ حمِیدٌ مجِیدٌ.

قَال مُؤلِّفُهُ یحیى النوَاوِی غَفَر اللَّه لَه: «فَرغْتُ مِنْهُ یوْمَ الاثْنَین رابِعَ عَشرَ شهر رمضَانَ سَنَةَ سبْعینَ وَستِّمائة بدمشق».

الحمد لله... ثنا باد مر خداوندی را که ما را بدین راه هدایت نمود و اگر خداوند ما را هدایت نمی‌نمود، هدایت نمی‌شدیم. خداوندا بر محمد و آل محمد جدرود فرست، چنانچه درود فرستادی بر ابراهیم و آل ابراهیم ÷و برکت ده بر محمد و آل محمد ج، چنانچه برکت نهادی بر ابراهیم و آل ابراهیم ÷، همانا تو ستوده و با عظمتی.

مؤلف /گفت: در روز دوشنبه ۱۴ ماه رمضان سال ۶۷۰ هـ ق در دمشق از آن فراغت یافتم.

--------------------------------------

به کمک الله و توفیق وی کتاب تمام گردید