(دعای پیامبر خدا ص برای انصار، و آنچه ابوبکر س در یکی از خطبههایش درباره ایشان گفته است)
امام احمد از انس بن مالک سروایت نموده، که گفت: (آبکشی توسط) شترهای آبکش (یا قلت این شترها) برای انصار باعث مشقّت و تکلیف گردید، آنگاه آنها نزد پیامبر خدا صجمع شدند، و از وی میخواستند تا برایشان نهری را در روی زمین حفر نماید. رسول خدا صبه آنان گفت: «مرحبا به انصار، مرحبا به انصار، مرحبا به انصار. از من امروز هرچه را که بخواهید به شما میدهم، و از خداوند هم هر چیزی را که برای شما بخواهم به من میدهد»، آنگاه آنها به یکدیگر گفتند: این موقع را غنیمت شمرده، از وی مغفرت را بخواهید، گفتند: ای رسول خدا، برای ما به مغفرت دعا نما. پیامبر صفرمود: «بار خدایا، به انصار و به پسران انصار، و به پسران پسران انصار مغفرت نما» [۳۲۷]. و در روایتی آمده: «و به همسران انصار». هیثمی (۴۰/۱۰) میگوید: این را امام احمد روایت نموده، و بزار مانند آن را روایت کرده و (قول): «مرحبا به انصار» را سه مرتبه ذکر نموده. و طبرانی این را در الاوسط، الصغیر والکبیر مانند آن را روایت کرده، و گفته: «و برای زنان پسرن انصار» [۳۲۸]. و رجال یکی از اسناد احمد رجال صحیحاند. و نزد بزار و طبرانی از رفاعه بن رافع سروایت است که گفت: رسول خدا صفرمود: «بار خدایا، به انصار، و به ذریههای انصار، و ذریههای ذریههایشان و همسایگانشان مغفرت نما» [۳۲۹]. هیثمی (۴۰/۱۰) میگوید: رجال آنها غیر از هشام بن هارون که ثقه است رجال صحیحاند. و نزد طبرانی از عوف انصاری سروایت است که گفت: رسول خدا صفرمود: «بار خدایا، به انصار، و به پسران انصار، و به آزاد کردندگان انصار مغفرت نما». هیثمی (۴۱/۱۰) میگوید: در این کسانیاند که نمیشناسم. و نزد بزار از عثمان سروایت است که گفت: از رسول خدا صشنیدم که میگفت: «ایمان در یمن است، ایمان در قحطان است، و شدّت و سختی در پسران عدنان است، حمیر رأس عرب و مهمتر و بزرگ آن است، و مذحج سردار و عصمت عرب است، و ازد صاحب شوکت و مورد اعتماد و جمجمه عرب است و همدان گردن و بلندی عرب است، بار خدایا، انصار را عزت بخش، کسانی را که خداوند توسط ایشان دین را استوار گردانید، کسانی را که مرا جای دادند، کمک و یاری ام نمودند، و از من حمایت کردند، و اینها اصحابم در دنیا، و گروهم در آخرتاند، و اولین کسانیاند که از امتم وارد جنت میشوند». هیثمی (۴۱/۱۰) میگوید: اسناد آن حسن است. و ابن ابی الدنیا در الاشرف، چنان که در الکنز (۱۳۴/۷) آمده، از عثمان ابن محمّد بن زبیری روایت نموده، که گفت: ابوبکر سدر یکی از خطبههای خود فرمود: -به خدا سوگند- ما و انصار چنانیم که گفته است:
جزى الله عنا جعفراً حين اشرقت
بنا نعلنا للواطئين فزلّت
ابوا ان يملّونا ولو ان امّنا
تلاقي الذي يلقون منا لـملت
ترجمه: «خداوند از طرف ما، برای جعفر پاداش دهد، هنگامی که کفشهای ما در برابر ما بخل ورزیدند، و روندگان را لغزانیدند، ولی آنان از ناراحت ساختن ما ابا ورزیدند، اگر مادر ما، آنچه را میدید، که آنان از ما میبینند، خسته و ناراحت میشد».
[۳۲۷] صحیح. احمد (۳/۱۳۹) و حاکم (۴/۸۰) از طریق دیگر که حاکم آن را صحیح دانسته و همچنین ذهبی. [۳۲۸] درین حدیث لفظ «کنائن» که جمع «کنّه » است استعمال شده، و این لفظ تا جایی که من به فرهنگهای دست داشتهام مراجعه نمودم چندین معنا را افاده میکند، از جمله: همسر پسر، همسر برادر و زن پیر، نمیدانم که در حدیث همه آنها مطلوباند و یا یکی، و من در ترجمه اول آن را به خاطر این که اولین معنای کلمه مذکور است، انتخاب نمودم. والله اعلم. م. [۳۲۹] ضعیف. طبرانی در «الکبیر» (۴۵۳۴) و بزار (۲/۲۶۶) در سند آن هشام بن هارون انصاری است که مجهول است: «التقریب» (۲/۲۳۰) و «المیزان» (۴/۳۰۵).