حیات صحابه – جلد دوم

فهرست کتاب

گرسنگی علی و فاطمه ب

گرسنگی علی و فاطمه ب

طبرانی -به اسناد حسن- از فاطمه لروایت نموده که رسول خدا صروزی نزدش آمده پرسید: «پسرانم کجایند؟» - حسن و حسین - فاطمه پاسخ داد: درحالی صبح نمودیم که هیچ چیزی که چشنده‏ای آن را بچشد در خانه ما نبود، علی گفت: من آنها را با خود می‏برم، چون می‏ترسم که آنها نزد تو گریه کنند، و نزدت چیزی نیست، و نزد فلان یهودی رفت. رسول خدا صبه‌سوی وی به راه افتاد، و آن دو تن را در حوضی [۱۳۲]دریافت که بازی می‏کردند، و در پیش روی‌شان باقیمانده‏ای از خرما قرار داشت. رسول خدا صگفت: «ای علی! آیا پسرانم را قبل از این که گرمی شدید شود برنمی‏گردانی؟» علی سپاسخ داد: ما در حالی صبح نمودیم که در خانه چیزی نبود، ای رسول خدا! اگر بنشینی تا برای فاطمه از باقی مانده خرما جمع کنم، بهتر می‏شود. آنگاه رسول خدا صنشست، و او برای فاطمه از باقی مانده خرما جمع نمود، سپس آن را در پارچه‏ای قرار داد و برگشت، و رسول خدا صیکی از آنها را حمل نمود، و علی دیگرشان را و آن دو را برگرداندند [۱۳۳]. این چنین در الترغیب (۱۷۱/۵) آمده. و هیثمی (۳۱۶/۱۰) می‏گوید: اسناد آن حسن است.

و هناد از عطا سروایت نموده، که گفت: به من خبر داده شد که علی سگفت: روزهای چندی چنان درنگ نمودیم که نه نزد ما چیزی بود و نه نزد پیامبر ص، بیرون گردیدم و به دیناری برخوردم که در راه افتاده بود، اندکی مکث کردم و با خود در گرفتن یا ترک آن مشورت می‏کردم، بعد آن را به خاطر مشکل و سختی که داشتیم، گرفتم. و آن را برای تجار بردم و با آن آرد خریدم، و آن آرد را برای فاطمه آورده گفتم: خمیر کن و نان بپز. وی به خمیر کردن شروع نمود - و موی پیشانی اش از شدّت سختی که به وی رسیده بود به لب کاسه می‏زد - و بعد از آن نان پخت. من نزد رسول خدا صآمده او را خبر دادم. آن حضرت صفرمود: «آن را بخورید، چون آن رزقی است که خداوند به شما داده است» [۱۳۴]. این را عدنی از محمّد بن کعب قرظی به شکل طولانی روایت نموده است. این چنین در الکنز (۳۲۸/۷) آمده. و این را ابوداود (۲۴۰/۱) هم از سهل بن سعد سبه شکل طولانی روایت کرده [۱۳۵].

و احمد از محمّد بن کعب قرظی روایت نموده که علی سفرمود: من خود را با رسول خدا صدر حالی دریافتم که از گرسنگی بر شکمم سنگ می‏بستم، و زکات مالم به چهل هزار دینار می‏رسید - و در روایتی آمده: و زکاتم امروز چهل هزار است [۱۳۶]-، رجال هردو روایت صحیح‌اند، غیر از شریک بن عبدالله نخعی، که حسن الحدیث می‏باشد، ولیکن درباره شنیدن محمّد بن کعب از علی ساختلاف شده است. این چنین در مجمع الزوائد هیثمی (۱۲۳/۹) آمده است.

[۱۳۲] در نص «شربه» آمده است، و آن عبارت از حوض کوچکی است که در بیخ و اطراف درخت خرما، به خاطر رسیدن آب به آن حفر می‏شود. م. [۱۳۳] ضعیف. طبرانی در «الکبیر» (۳۴۰). هیثمی در «المجمع» (۱۰/۳۱۶) آن را حسن دانسته است و همچنین منذری در الترغیب و الترهیب. اما علامه آلبانی این را رد کرده و می‌گوید: در اسناد آن عون بن محمد از مادرش جعفر روایات کرده است که مجهول است و کسی وی را ثقه نداسته است و خود عون نیز مجهول است و غیر از ابن حبان کسی وی را ثقه ندانسته است. نگا: «ضعیف الترغیب» (۱۹۲۲). [۱۳۴] ضعیف. منقطع است. [۱۳۵] حسن. ابوداوود (۱۷۱۶) از سهل و آلبانی آن را در «صحیح ابوداوود» حسن دانسته است. همچنین بیهقی در «الکبری» (۶/۳۳۴). [۱۳۶] ضعیف. احمد (۱/۱۵۹) سند آن بین محمد بن کعب و علی منقطع است. گرچه ابوداوود سماع محمد بن کعب از علی را ترجیح داده است چنانچه در «جامع التحصیل» (۲۶۸) آمده است. والله اعلم.