ذیتهایی که پیامبر صپس از درگذشت عمویش متحمّل شد
بیهقی از عبدالله بن جعفر بروایت نموده، که گفت: هنگامی که ابوطالب وفات نمود، بیعقل و سفیهی از سفهای قریش به رسول خدا صمتعرّض گردید، و بر وی خاک انداخت، و پیامبر صبه خانه خود برگشت، یکی از دخترانش آمد و در حالی که خاک را از روی (مبارک) وی پاک مینمود، گریه میکرد، پیامبر صشروع به سخن گفتن نمود و گفت: «ای دخترکم، گریه نکن، چون خداوند نگهدار پدرت است»، و در میان آن میگفت: «قریش چیزی را که گمان میکردم تا مرگ ابوطالب انجام دهند نتوانستند انجام دهند، بعد از آن شروع کردند» [۸]. این چنین در البدایه (۱۳۴/۳) آمده. و ابونعیم در الحلیه (۳۰۸/۸) از ابوهریره سروایت نموده، که گفت: چون ابوطالب درگذشت برخورد زشت قریش با پیامبر صشروع گردید، رسول خدا صفرمود: «ای عمو! چقدر به زودی نبودنت را احساس نمودم!!» [۹].
[۸] ضعیف. بیهقی در «الدلائل» (۲/۳۵) مرسل است. همچنین در سند آن جهالت وجود دارد. همچنین ابن هشام آن را در «سیرت» (۲/۵۸) از طریق ابن اسحاق به سند صحیح از عروه روایت کرده است که عروه تابعی است و بر این اساس حدیث مرسل میباشد. نگا: «نقد بوطی» نوشتهی علامه آلبانی (۲۸). [۹] ضعیف. ابونعیم در «الحلیة» (۸/ ۳۰۸) و در سند آن فرات بن محبوب است که کسی غیر از ابن حبان که آسانگیر است او را ثقه ندانسته است.