جراحت طلحه بن عبیدالله و عبدالرحمن بن عوف
و در (ص۲۷) در حدیث عائشه لنزد طیالسی گذشت، که وی گفت: ابوبکر سچون روز احد یاد میشد، میگفت: آن روزی است که همهاش برای طلحه است، بعد از آن شروع به صحبت مینمود... و حدیث را متذکر شده، و در آن آمده: آنگاه به رسول خدا صرسیدیم که دندان رباعی اش شکسته بود، و در رویش زخم برداشته بود، و درگونهاش دو حلقه ازحلقههای زره داخل گردیده بود، رسول خدا صفرمود: «به حساب دوستتان برسید» -هدفش طلحه سبود که خون ضایع کرده بود-... و حدیث را متذکر شده، و در آن آمده: بعد از آن نزد طلحه در بعض آن حفرهها آمدیم، و متوجه شدیم که هفتاد و چند نیزه، تیر و ضربه (کاری شمشیر) خورده است، و انگشتش قطع گردیده است، و به کارش رسیدگی نمودیم.
ابونعیم از ابراهیم بن سعد روایت نموده، که گفت: به من خبر رسید که عبدالرحمن بن عوف سدر روز احد بیست و یک زخم برداشته بود، و در پایش هم زخم خورده بود که بر اثر آن میلنگید. این چنین در المنتخب (۷۷/۵) آمده است.