صحابه و حفر نمودن حفره در غزوهای از شدّت سرما
احمد، نسائی و طبرانی از ابوریحانه سروایت نمودهاند که: وی در غزوهای با رسول خدا صبود. میگوید: ما شبی در جای بلندی جای گرفتیم و سرمای شدیدی به ما رسید، حتی مردانی را دیدم که هر یکی از آنها حفرهای را میکند، و در آن داخل شده سپرش را بر خود میانداخت. هنگامی که رسول خدا صاین را دید فرمود: «کی از ما امشب حراست و نگهبانی میکند تا من برایش دعایی کنم که فضل آن را به دست آورد؟». آنگاه مردی از انصار برخاست و گفت: من ای رسول خدا. فرمود: «تو کیستی؟» گفت: فلان. فرمود: «نزدیک شو»، وی نزدیک گردید، و رسول خدا صلباس وی را گرفت و دعا را آغاز نمود. هنگامی که شنیدم، گفتم: من هم مرد (این کار) هستم. پرسید: «تو کیستی؟» گفت [۱۷۳]: ابوریحانه. میافزاید: و برایم دعایی پایینتر از دوستم نمود، و بعد از آن گفت: «بر چشمی که در راه خدا حراست نموده باشد آتش حرام گردانیده شده است» [۱۷۴]. الحدیث. این چنین در الاصابه (۲۵۶/۲) آمده. هیثمی (۲۸۷/۵) میگوید: رجال احمد ثقهاند. و بیهقی (۱۴۹/۹) نیز مانند آن را روایت کرده. و در این باب حدیث حذیفه سنیز هست، که خواهد آمد.
[۱۷۳] اینجا در نص «قال» آمده است، که ترجمه آن «گفت» میشود وممکن درست «قلت»، «گفتم» باشد. والله اعلم. م. [۱۷۴] صحیح. احمد (۴/۱۳۳، ۱۳۴) و حاکم (۲/۸۳) ذهبی نیز با او موافقت کرده و آن را صحیح دانسته است. نگا: «المجمع» (۵/۲۸۷).