حیات صحابه – جلد دوم

فهرست کتاب

قصّه هفت تن از انصار که در روز احد به شهادت رسیدند

قصّه هفت تن از انصار که در روز احد به شهادت رسیدند

امام احمد از انس سروایت نموده، که وقتی مشرکین، پیامبر خدا صرا در روز احد احاطه نمودند -وی در میان هفت تن از انصار و یک تن از قریش قرار داشت- پیامبر صفرمود: «کی ایشان را از ما برمی گرداند، تا رفیقم در جنت باشد»، آنگاه مردی از انصار آمد، و جنگید تا این کشته شد. هنگامی که باز وی را احاطه نمودند، گفت: «کی ایشان را از ما بر می‏گرداند، تا رفیقم در جنت باشد»، تا جایی که آن هفت تن همه کشته شدند. آنگاه پیامبر خدا صفرمود: «درباره یاران ما انصاف ننمودیم» [۵۵۲]. این را همچنین مسلم روایت نموده است.

و نزد بیهقی از جابر سروایت است که گفت: در روز احد مردم از اطراف رسول خدا صشکست خوردند، و با وی یازده تن از انصار و طلحه بن عبیدالله، باقی ماند، وی بر کوه بلند بالا می‌رفت، در این حالت مشرکین به ایشان رسیدند. پیامبر صفرمود: «آیا کسی برای اینها نیست؟» طلحه گفت: من ای رسول خدا، پیامبر صفرمود: «ای طلحه در جایت باش»، بعد مردی از انصار گفت: من هستم ای رسول خدا، و در دفاع از وی جنگید و رسول خدا صبا همراهانش که با وی باقی بودند بلند شد، و پس از مدّتی آن انصاری به قتل رسید، و آنها باز به رسول خدا صرسیدند. گفت: «آیا مردی برای اینها نیست؟» طلحه چون گفته قبلی خود را تکرار نمود. و رسول خدا صچون همان قول خود را گفت. بعد مردی از انصار گفت: من هستم ای رسول خدا، وی جنگید، و همراهانش بلند می‏شدند، بعد او هم کشته شد، و آنها به رسول خدا صرسیدند، و رسول خدا صچون قول اول خود را مداوماً تکرار می‏نمود، و طلحه می‏گفت: من ای رسول خدا، و پیامبر صاو را نگه می‏داشت، و مردی از انصار برای جنگیدن از وی اجازه می‏خواست، و او به وی اجازه می‏داد، و او چون کسی که قبل از وی بود می‏جنگید، تا این که جز طلحه با وی کسی باقی نماند، و مشرکین آن دو را فرا گرفتند، آنگاه رسول خدا صگفت: «برای اینها کیست؟» طلحه جواب داد: من، و مانند همه کسانی که قبل از وی بودند جنگید، و پنجه‌هایش مورد اصابت قرار گرفت و گفت: آه. رسول خدا صفرمود: «اگر بسم الله می‏گفتی، ملائک تو را در حالی که مردم به طرفت می‏نگریستند، بلند می‏کردند، و تو را در فضای آسمان ناپدید می‏نمودند»، بعد از آن رسول خدا صدر حالی به‌سوی اصحاب خود بلند شد، که جمع شده بودند [۵۵۳]. این چنین در البدایه (۲۶/۴) آمده است.

[۵۵۲] احمد (۱۳۹۸۹) و مسلم (۱۷۸۹) باب غزوه احد. [۵۵۳] حسن. بیهقی در «الدلائل» (۳/۲۳۷، ۲۳۶).