اصحاب صفّه و تحمل قلت لباس
بخاری از ابوهریره سروایت نموده، که گفت: هفتاد تن از اهل صفّه را دیدم، که هیچ یکی از آنها بر خود ردایی نداشت، یا شلوار یا جمهای (شال مانندی) بر تن داشتند و آن را بر گردنهای خود بسته بودند، که بعضی آنها به نصف ساقها میرسید، و بعضی دیگرشان به کعبین، و او آن را از کراهیت این که عورتش دیده شود با دست خود جمع مینمود [۱۸۴]. این چنین در الترغیب (۳۹۷/۳) آمده. و هم چنین این را ابونعیم در الحلیه (۳۴۱/۱) روایت نموده است. و نزد ابونعیم همچنان از واثله بن اسقع سروایت است که گفت: من از جمله اصحاب صفّه بودم، و هیچ یک ما لباس کامل نداشت، و عرق در پوستهای مان از چرک و غبار برای خود خط ساخته بود. و بخاری از عائشه لروایت نموده که: مردی نزد وی آمد، و کنیزی از عائشه لنزدش بود، و لباسی که پنج درهم قیمت داشت بر تن داشت، عائشه بگفت: چشمت را به کنیزم بلند کن، و به طرفش ببین، چون وی از پوشیدن این (لباس) در خانه امتناع میورزد. و از همینها در زمان رسول خدا صمن لباسی داشتم، و هر زنی که در مدینه زینت مینمود، نزد من میفرستاد و آن را عاریت میگرفت. [۱۸۵]این چنین در الترغیب (۱۶۴/۵) آمده است.
[۱۸۴] بخاری (۴۴۲). [۱۸۵] بخاری (۲۶۵۸).