اجازه رسول خدا ص به اصحابش به هجرت بهسوی حبشه، و هجرت حاطب و جعفر به آن سرزمین
احمد و طبرانی -که رجال وی رجال صحیحاند- از محمّد بن حاطب بروایت نمودهاند که گفت: رسول خدا صفرمود: «من سرزمینی را (برای هجرت در خواب) دیدم دارای خرما، پس بیرون روید». میگوید: پس حاطب و جعفر باز راه دریا رفتند. محمّد میگوید: و من در همان کشتی متولّد شدم [۲۱۶]. این چنین در مجمع الزوائد هیثمی (۲۷/۶) آمده. و طبرانی و بزار از عمیر بن اسحاق روایت نمودهاند که گفت: جعفر سعرض کرد: ای رسول خدا، به من اجازه بده تا به سرزمینی بروم که در آن خداوند را عبادت کنم، و از احدی نترسم (راوی) میگوید: عمیر گفت: رسول خدا صبه وی اجازه داد، و او نزد نجاشی آمد... و حدیث را به طول آن چنان که خواهد آمد متذکر گردیده. هیثمی (۲۹/۶) میگوید: عمیربن اسحاق را ابن حبان و غیر وی ثقه دانستهاند، و در وی کلامی است که ضرری ندارد، و بقیه رجال وی رجال صحیحاند.
[۲۱۶] صحیح. احمد (۴/۲۵۹) و طبرانی در «الکبیر» (۵۴۱).