گرسنگی عامه اصحاب رسول خدا ش
(صحابه کرام و گرسنگی و سرمای شب خندق)
ابونعیم از ابوجهاد س-وی از جمله اصحاب رسول خدا صبود- روایت نموده، که پسرش به وی گفت: ای پدرم، رسول خدا صرا دیدید، و او را همراهی کردید!! به خدا سوگند، اگر من وی را میدیدم این طور و آن طور نمینمودم. پدرش به وی گفت: از خدا بترس، و مستقیم باش، سوگند به ذاتی که جانم در دست اوست، ما خود را در شب خندق با وی در حالی یافتیم که میگفت: «کی میرود و خبر آنها را برای ما میآورد، خداوند او را در روز قیامت رفیق من بگرداند؟» ولی هیچ یک از مردم از شدّت گرسنگی و سرمایی که دچارشان شده بود برنخاست، تا این که در بار سوم صدا زد: ای حذیفه [۱۴۹]. این را دولابی از این طریق روایت نموده است. این چنین در الاصابه (۳۵/۴) آمده. و حدیث حذیفه سدر تحمل سرما، به طول آن به معنای این خواهد آمد.
و بزار - به اسناد جید - از ابن مسعود سروایت نموده، که گفت: رسول خدا صآثار گرسنگی را در روهای اصحاب خود مشاهده نمودو گفت: «بشارت باد! به شما. بر شما زمانی خواهد آمد، که برای یکی شما چاشت هم یک کاسه نانتر شده بیاید، و شب نیز به مانند آن برایش بیاید». گفتند: ای رسول خدا صما در آن روز خوب و بهتر میباشیم. فرمود: «بلکه شما امروز از آن روز بهتر هستید» [۱۵۰]. این چنین در الترغیب (۴۲۲/۳) آمده.
و ابن ابی الدنیا - به اسناد جید - از محمّد بن سیرین سروایت نموده، که گفت: بر مردی از اصحاب رسول خدا صسه روز میگذشت ولی چیزی نمییافت که بخورد، و پوست را میگرفت، و آن را کباب کرده میخورد، و اگر چیزی نمییافت، سنگی را گرفته و کمرش را با آن میبست [۱۵۱]. این چنین در الترغیب (۱۷۹/۵) آمده.
[۱۴۹] ضعیف. ابن حجر آن را در «الاصابة» (۴/۳۵) ذکر کرده و میگوید: در سند آن مجهولانی هستند. [۱۵۰] صحیح لغیره. به روایت بزار. منذری سند آن را (جید) خوب دانسته است. آلبانی در «صحیح الترغیب» (۲۱۴۱) آن را صحیح لغیره دانسته است. همچنین نگا: (۳۳۰۸) [۱۵۱] حسن موقوف. ابن ابی الدنیا در «کتاب الجوع» متذری میگوید: سند آن خوب (جید) است. آلبانی آن را در «صحیح الترغیب» (۳۳۱۰) حسن دانسته است.