خوف و هراس ابوبکرس بر رسول خدا ص هنگامی که آنها در غار قرار داشتند)
حافظ ابوبکر قاضی از حسن بصری روایت نموده، که گفت: رسول خدا صو ابوبکر سبهسوی غار رفتند، و قریش در طلب رسول خدا صآمدند، هنگامی که در دروازه غار بافت عنکبوت را دیدند گفتند: هیچ کس اینجا داخل نشده است. و رسول خدا صایستاده بود و نماز میخواند و ابوبکر مراقبت مینمود، ابوبکر به رسول خدا صگفت: اینها قومت هستند که تو را میطلبند، به خدا سوگند، بر نفس خود نمینالم، ولی از ترس این (مینالم) که درتو آنچه را ببینم که بد میپندارم. رسول خدا صبه او گفت: «ای ابوبکر، نترس خداوند با ماست» [۲۰۱]. و نزد احمد از انس سروایت است که ابوبکر برایش بیان نموده گفت: برای رسول خدا ص- در حالی که در غار بودیم - گفتم: اگر یکی از آنها به پاهایش نگاه کند ما را در زیر قدمهای خود حتماً میبیند، رسول خدا صفرمود: «ای ابوبکر، گمانت درباره دوتن که سوم ایشان خداوند باشد، چیست؟» [۲۰۲]این چنین در البدایه (۱۸۲ ۱۸۱/۳) آمده. و این را همچنین شیخین، ترمذی، ابن سعد، ابن ابی شیبه و غیر ایشان، چنان که در الکنز (۳۲۹/۸) آمده، روایت نمودهاند.
[۲۰۱] ضعیف. مرسل است. داستان تخم کردن کبوتران در حدیث ابن عباس که احمد روایت کرده است بشماره (۳۵۱) آمده است و ابن کثیر آن را در البدایة و النهایة (۳/۱۸۷،۱۸۸) و ابن حجر دز فتح الباری (۷/۱۸۸) حسن دانسته است. آلبانی در «تحقیق فقه السیرة» (۱۷۵) میگوید: در حسن دانستن این حدیث سخن است زیرا عثمان بن الجزری همان ابن عمر و ابن الساج است که ابن ابی حاتم در «الجرح و التعدیل» (۳/۱/۶۲) میگوید: به او احتجاح نمی شود. عقیلی میگوبد: بر حدیث او متابعه نمی شود. بر این اساس حافظ ابن حجر در تقریب میگوید: در او ضعف است... توضیح: محمد غزالی (در فقه السیره) میگوید: اینکه کبوترها بر در غار تخم کردهاند یا به مانند این روایت نشده است. [۲۰۲] بخاری (۳۶۵۳) و مسلم (۲۳۸۱).