حیات صحابه – جلد دوم

فهرست کتاب

پشیمانی ابن عمر و یارانش به خاطر فرارشان در روز مؤته و قول پیامبر ص برای آنان

پشیمانی ابن عمر و یارانش به خاطر فرارشان در روز مؤته و قول پیامبر ص برای آنان

امام احمد از عبدالله بن عمر لروایت نموده، که گفت: من در سریه‏ای از سریه‏های رسول خدا صبودم، مردم جولانی به قصد فرار زدند، من هم از جمله کسانی بودم که جولان زدند، آنگاه گفتیم: چه بکنیم، از مقابل دشمن فرار نمودیم، و به غضب گرفتار شدیم؟! بعد از آن گفتیم: اگر به مدینه داخل شویم، و شب را آنجا بخوابیم. بعد گفتیم: خود را بر رسول خدا صعرضه می‏کنیم، اگر توبه ما پذیرفته شد خوب، در غیر این صورت (پس) می‏رویم، بدین خاطر قبل از نماز صبح نزدش آمدیم، و او بیرون رفته گفت: «شما کیستید؟» گفتیم: ما فرار کنندگان هستیم. فرمود: «خیر، بلکه شما دوباره حمله کنندگان هستید، و من گروه شما هستم، و من گروه مسلمانان هستم». می‏گوید: آنگاه به وی نزدیک شدیم و دستش را بوسیدیم [۶۵۱].

و همچنین نزد وی از ابن عمر بروایت است که گفت: رسول‏خدا صما را به سریه‏ای فرستاد. هنگامی که با دشمن روبرو شدیم، در اول بامداد شکست خوردیم، و با چند نفری در شب به مدینه آمدیم و پنهان شدیم، بعد از آن گفتیم: اگر نزد رسول خدا صبرویم،و از وی معذرت بخواهیم (بهتر خواهد شد) آنگاه به طرفش رفته و با وی ملاقات کردیم و گفتیم: ما، ای رسول خدا، فرار کنندگان هستیم، فرمود: «بلکه شما دوباره باز گردندگان هستید، و من گروه شما هستم». اسود افزوده: «و من گروه هر مسلمان هستم» [۶۵۲]. این چنین در البدایه (۲۴۸/۴) آمده است.

و این را بیهقی (۷۷/۹) از ابن عمر ببه معنای آن روایت نموده، و در حدیث وی آمده: گفتیم: ای رسول خدا، ما فرار کنندگان هستیم، فرمود: «بلکه شما دوباره بازگردندگان هستید». گفتیم: ای نبی خدا، خواستیم به مدینه داخل نشویم، و راه بحر را در پیش گیریم. فرمود: «این طور نکنید، من گروه هر مسلمان هستم». این را همچنین ابوداود و ترمذی روایت نموده‏اند، و ترمذی آن را حسن دانسته است، و ابن ماجه هم آن را به مثل روایت امام احمد، چنان که در تفسیر ابن کثیر (۲۹۴/۲) آمده، روایت کرده، و ابن سعد (۱۰۷/۴) مانند آن را روایت نموده است.

[۶۵۱] صحیح. احمد (۳/ ۷۰). [۶۵۲] صحیح. رواه احمد (۳/ ۱۱۱).