دعای پیامبر صدر وقت نمودار شدن در خیبر
بیهقی از ابومروان اسلمی و او از پدرش و پدربزرگش روایت نموده، که گفت: با رسول خدا صبهسوی خیبر بیرون رفتیم، تا این که نزدیک آن رسیدیم، و برایش نمودار گردیدیم، رسول خدا صبه مردم گفت: «توقّف نمایید». مردم توقّف کردند، آنگاه رسول خدا صفرمود:
«اللَّهُمَّ رَبَّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَمَا أَظْلَلْنَ، وَرَبَّ الأَرَضِينَ السَّبْعِ وَمَا أَقْلَلْنَ، وَرَبَّ الشَّيَاطِينِ وَمَا أَضْلَلْنَ، وَرَبَّ الرِّيَاحِ وَمَا ذَرَيْنَ [۴۷۱]، فإِنَّا نَسْأَلُكَ خَيْرَ هَذِهِ الْقَرْيَةِ، وَخَيْرَ أَهْلِهَا، وَخَيْرَ مَافِيْها، وَنَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ هَذه اَلْقَرْيه، وَشَرِّ أَهْلِهَا وَشِرِّ مَافِيْهَا. اَقْدَموا بسم الله الرحمن الرحيم». ترجمه: «بار خدایا، پروردگار آسمانهای هفت گانه و آنچه را سایه نمودهاند، و پروردگار زمینهای هفتگانه و آنچه را برداشتهاند، و پروردگار شیطانها و آنچه را گمراه نمودهاند، (پروردگار بادها و آنچه در را برداشته و پراکنده نمودهاند) ما از تو خیر این قریه، و خیر اهل آن را، و خیر آنچه را که در آن هست، طلب میکنیم، و از شر این قریه، و شر اهل آن، و شر آنچه در آه هست به تو پناه میبریم. پیش روید به نام خدای بخشاینده مهربان» [۴۷۲]. این را ابن اسحاق از طریق ابومروان از ابومعتّب چنان که، در البدایه (۱۸۳/۴) آمده، روایت نموده است. و طبرانی آن را از ابومعتب بن عمرو مانند آن روایت کرده، و در آخرش افزوده: و در هر قریهای که میخواست داخل گردد، همین دعا را میخواند. هیثمی (۱۳۵/۱۰) میگوید: در این راوی است که از وی نام برده نشده است، و بقیه رجالش ثقهاند.
[۴۷۱] به نقل از ابن هشام. [۴۷۲] حسن لغیره. بیهقی در «الدلائل» (۴/۲۰۴) و در سند آن ابراهیم بن مجمع است که ضعیف است. ولی این حدیث شواهدی دارد که بر اساس آن هیثمی (۱۰/۱۳۴) و ابن حجر در «الفتوحات الربانیة» (۵/۱۵۴) و آلبانی در تعلیق خود بر ابن خزیمه (۲۵۶۵) آن را حسن دانستهاند.