حیات صحابه – جلد دوم

فهرست کتاب

خارج شدن پیامبر ص از مکه به عنوان مهاجر با ابوبکر و پنهان شدن آنها در غار ثور

خارج شدن پیامبر ص از مکه به عنوان مهاجر با ابوبکر و پنهان شدن آنها در غار ثور

بنابراین در تاریکی شب او صو ابوبکر به طرف غار ثور [۱۹۴]- این همان غاری است که خداوند آن را در قرآن ذکر نموده [۱۹۵]- خارج شدند، و علی بن ابی طالب سرفته در بستر رسول خدا صبه خاطر پنهان داشتن چشم‏ها از وی خوابید. و مشرکین قریش، شب خود را در این اختلاف و مشورت سپری نمودند، که بر سینه کسی که در بستر خوابیده شبیخون می‏زنیم و او را دستگیر می‏کنیم، تا صبح کردند، این صحبت‌شان بود. و ناگهان علی ساز بستر برخاست، و او را از رسول خدا صپرسیدند، و او به آنها خبر داد که وی از او آگاهی و اطّلاعی ندارد، آنگاه دانستند که وی خارج شده است. بنابراین در طلب وی به هر طرف سوار فرستادند، و به‌سوی اهل آبها رفتند، و به آنها دستور می‏دادند، و برای‌شان پاداش بزرگی وعده می‏دادند، و به همان غاری آمدند که رسول خدا صو ابوبکر سدر آن بودند، حتّی بر سر آن سعود کردند. و رسول خدا صصداهای ایشان را شنید، آنگاه ابوبکر نگران شد و به اندوه و غم روی آورد، در این موقع رسول خدا صبه او گفت: ﴿لَا تَحۡزَنۡ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَنَا[التوبة: ۴۰]. ترجمه: «غمگین مشو الله با ماست». بعد دعا فرمود، و آرامش و سکونی از طرف خداوند بر وی نازل گردید:

﴿فَأَنزَلَ ٱللَّهُ سَكِينَتَهُۥ عَلَيۡهِ وَأَيَّدَهُۥ بِجُنُودٖ لَّمۡ تَرَوۡهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ ٱلسُّفۡلَىٰۗ وَكَلِمَةُ ٱللَّهِ هِيَ ٱلۡعُلۡيَاۗ وَٱللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ[التوبة: ۴۰].

ترجمه: «در این موقع الله تسکین خود را بر وی فرود آورد، و او را با لشکرهایی که نمی‏دید تقویت نمود، و گفتار کافران را پایین قرار داد، و سخن الله بلند و پیروز است، و خداوند غالب و با حکمت است».

ابوبکر شتر شیرخواره‏ای داشت که نزد وی و خانواده‏اش در مکه می‏رفت، ابوبکر عامر بن فهیره مولای خود را که امین و امانت دار و مسلمان خوبی بود فرستاد، و او مردی را از بنی عبد بن عدی که به او «ابن الایقط» گفته می‏شد، و هم پیمان قریش در بنی سهم ازبنی العاص بن وائل بود، به کرایه گرفت، که در آن روز همان عدوی - (ابن الیقط) - مشرک و راه دان بود [۱۹۶]و آن شب‏ها در میان ما پنهان گردید، و عبدالله بن ابی بکر چون بی‌گاه می‏شد هر خبری را که در مکه می‏بود برای‌شان می‏آورد، و عامر بن فهیره هر شب گوسفندان را نزد آنها می‏برد، و آن دو می‏دوشیدند و ذبح می‏کردند، و از آنجا سریع حرکت می‏نمود و صبح را در میان شبانان مردم به سر می‏برد، و رازش دانسته نمی‏شد، تا این که صداها از آنها خاموش گردید، و برای‌شان خبر رسید که از آن دو (مردم در مکه) خاموش شده‏اند، و هر دوی ایشان - (رسول خدا صو ابوبکر س) - با شترهای خود، نزد همراه‌شان (یعنی عدوی) آمدند، و آنها در غار دو روز و دو شب درنگ نموده بودند، بعد از آن حرکت کردند، و عامربن فهیره را هم با خود بردند، که شترهایشان را می‏راند، خدمت‏شان را می‏نمود و با آنان همکاری می‏کرد، و ابوبکر او را (گاهی) در پشت سرش بر شتر خود سوار می‏نمود و (گاهی) با وی در سوار شدن نوبت می‏کرد، و هیچ کس از مردم با وی غیر از عامربن فهیره و غیر از همان عدوی که آنها را راهنمایی می‏نمود وجود نداشت [۱۹۷]. هیثمی (۵۱/۶) می‏گوید: در این ابن لعیهه آمده، که درباره‏اش سخن است، و حدیث وی حسن می‏باشد.

[۱۹۴] ثور کوهی است که در پاین مکه، و غاری که در آن موقعیت دارد، به نام همان کوه نامیده شده است. [۱۹۵] خداوند تبارک وتعالی آن را در سوره توبه ذکر نموده است: ﴿ثَانِيَ ٱثۡنَيۡنِ إِذۡ هُمَا فِي ٱلۡغَارِ[التوبة: ۴۰]. ترجمه: «در حالی که دومین نفر بود، آنگاه که هردو در غار بودند». [۱۹۶] اینجا عبارت کتاب تا حدی غامض و نامرتب به نظر می‏خورد، و ممکن هدف چنین باشد که: ابن ایقط در وقتی که به کرایه گرفته شد، مشرک بود، و کار و وظیفه‏اش راه بلدی بود. والله اعلم. م. [۱۹۷] ضعیف. مرسل است. همچنین در آن ابن لهیعه است که ضعیف است.