شجاعت براء بن مالک س
براء و تشجیع نمودن مردم در روز یمامه، و ضربهاش با شمشیر و قطع شدن آن
سراج در تاریخ خود از انس روایت نموده که: خالدبن ولید در روز یمامه به براء گفت: ای براء برخیز. میگوید: او اسب خود را سوار گردید، و پس از حمد و ثنای خداوند گفت: ای اهل مدینه، امروز براش ما مدینه نیست [۶۳۷]، و فقط خداوند به تنهایی اش وجود دارد و جنت، بعد از آن حمله نمود، و مردم هم همراهش حمله کردند، و اهل یمامه شکست خوردند. و براء سبا محکم [۶۳۸]یمامه روبرو گردید، و وی را با شمشیر زد و به زمین انداخت، و شمشیر محکم یمامه را گرفت، و با آن شمشیر زد تا قطع شد.
و نزد بغوی از براء سروایت است که گفت: در روز مسیلمه با مردی روبرو شدم که به او «خر یمامه» گفته میشد، وی مرد جسیمی بود، و در دست خود شمشیر سفید داشت، آنگاه پاهایش را با شمشیر زدم، و قطع نمودم و بر پشت افتاد، و من شمشیر وی را گرفتم، و شمشیر خود را در غلاف داخل نمودم، و ضربهای با آن نزده بودم که قطع گردید. این چنین در الاصابه آمده است.
[۶۳۷] یعنی چون کسی که در فکر مرگ باشد بجنگید، و درباره برگشت به مدینه فکر نکنید. [۶۳۸] وی فرمانده ارتش مسیلمه بود.