حیات صحابه – جلد دوم

فهرست کتاب

نماز عبدالله بن انیس در راه خدا

نماز عبدالله بن انیس در راه خدا

امام احمد از عبدالله بن انیس سروایت نموده، که گفت: رسول خدا صمرا طلب نموده گفت: «به من خبر رسید، که خالدبن سفیان بن نبیح هذلی، مردم را برای من جمع می‏کند، تا همراهم بجنگند، وی در عرنه [۴۶۱]است،نزدش رفته و به قتلش رسان». می‏گوید: گفتم: ای رسول خدا، وی را برایم توصیف کن، تا بشناسمش، گفت: «وقتی که وی را دیدی، لرزه‏ای را در وجودش احساس می‏کنی». گوید: در حالی که شمشیرم را به گردن آویخته بودم، بیرون رفتم، تا این که به وی رسیدم، و او در عرنه همراه زنانی بود برای‌شان منزل جستجو می‏نمود، در همان فرصت وقت نماز عصر بود، هنگامی که وی را دیدم، آنچه را رسول خدا صاز لرزه برایم توصیف نموده بود دریافتم، آنگاه به طرفش روی آوردم، و ترسیدم که شاید در میان من و او درگیری رخ بدهد، و مرا از نماز مشغول سازد، بنابراین در حالی که به طرف وی می‏رفتم نماز خواندم و با سرم به رکوع و سجده اشاره می‏نمودم هنگامی که به وی رسیدم، گفت: این مرد کیست؟ گفتم: مردی از عرب، از تو و جمع‌آوری‌ات، بر ضد این مرد شنیده، و به خاطر آن نزدت آمده. گفت: بلی، من در این کار هستم.

می‏گوید: من اندکی با وی راه رفتم، تا این که زمان برایم مساعد شد، شمشیر را بر وی زدم، و به قتلش رسانیدم، بعد از آن بیرون رفتم و زنانش را در حالی پشت سر گذاشتم که بر وی به روی افتاده بودند. هنگامی که نزد رسول خدا صآمدم، مرا دیده گفت: «روی کامیاب گردید»، می‏گوید: عرض کردم: ای رسول خدا، وی را کشتم. فرمود: «راست گفتی». می‏گوید: بعد از آن رسول خدا صبا من برخاست، و داخل خانه خود شد، و یک عصا به من داد و گفت: «ای عبدالله بن انیس این را نزد خود نکه دار». گوید: آنگاه من با آن در میان مردم خارج شدم، گفتند: ای عصا چیست؟ گفتم: این را رسول خدا صبه من داده، و مرا امر نموده است که آن را نگه دارم. گفتند: آیا نزد رسول خدا صبر نمی‏گردی، که از وی این کار را بپرسی؟ می‏گوید: نزد رسول خدا صبرگشتم، و گفتم: ای رسول خدا، چرا این عصا را برای من دادی؟ گفت: «نشاه‏ای در میان من و تو روز قیامت باشد، چون عصا داران در آن روز کمترین مردم‌اند». راوی می‏افزاید: عبدالله آن را با شمشیر خود بست (و یک جای نمود)، و تا هنگام مرگ همراهش بود، و وقتی درگذشت امر نمود، و آن ضمیمه کفن وی گردید، و هر دوی‌شان یکجا دفن گردیدند [۴۶۲]. این چنین در البدایه (۱۴۰/۴) آمده است.

[۴۶۱] دره‏ای است نزدیک عرفات. [۴۶۲] صحیح. احمد (۳/۴۹۶).