حیات صحابه – جلد دوم

فهرست کتاب

حکایت مردی با عوف بن مالک

حکایت مردی با عوف بن مالک

طبرانی از عوف بن مالک سروایت نموده، که گفت: رسول خدا صمرا سریه‏ای فرستاد، مردی گفت: من همراهت می‏آیم، البته مشروط بر این که سهمی از غنیمت را به من اختصاص دهی، بعد از آن گفت: به خدا سوگند، نمی‏دانم آیا غنیمت به دست می‏آورید یا خیر؟ برایم سهم معینی تعیین کن. آنگاه به او سه دینار را مشخص ساختم، بعد جنگیدیم و غنیمت به دست آوردیم. من رسول خدا صرا از این قضیه پرسیدم. رسول خدا صبه وی [۶۶۲]گفت: «من برای او در دنیا و آخرت جز همین سه دینار را که گرفته دیگری چیزی نمی‏یابم». هیثمی (۳۲۳/۵) می‏گوید: در این بقیه آمده، و به سماع تصریح نموده است.

[۶۶۲] این چنین در اصل و هیثمی آمده، ولی درست: «برای من» می‏باشد.