دعای پیامبر ص هنگامی که از غزوه احد فارغ گردید
امام احمد از رفاعه زرقی سروایت نموده، که گفت: در روز احد، هنگامی که مشرکین برگشتند، رسول خدا صفرود: [۴۸۵]«برابر شوید، کنار هم قرار گیرید، تا خداوند ﻷرا ستایش کنیم». آنان در پشت سر وی صفهایی درست نمودند. و پیامبر صگفت:
«اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ كُلُّهُ، اللَّهُمَّ لاَ قَابِضَ لِمَا بَسَطْتَ، وَلاَ بَاسِطَ لِمَا قَبَضْتَ، وَلاَ هَادِىَ لِمَن أَضْلَلْتَ، وَلاَ مُضِلَّ لِمَنْ هَدَيْتَ، وَلاَ مُعْطِىَ لِمَا مَنَعْتَ، وَلاَ مَانِعَ لِمَا أَعْطَيْتَ، وَلاَ مُقَرِّبَ لِمَا بَاعَدْتَ، وَلاَ مُبعدَ لِمَا قَرَّبْتَ، اللَّهُمَّ ابْسُطْ عَلَيْنَا مِنْ بَرَكَاتِكَ وَرَحْمَتِكَ وَفَضْلِكَ وَرِزْقِكَ، اللَّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ النَّعِيمَ الْمُقِيمَ الَّذِى لاَ يَحُولُ وَلاَ يَزُولُ، اللَّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ النَّعِيمَ يَوْمَ الْعَيْلَةِ، وَالأَمْنَ يَوْمَ الْخَوْفِ، اللَّهُمَّ إِنِّى عَائِذٌ بِكَ مِنْ شَرِّ مَا أَعْطَيْتَنَا، وَشَرِّ مَا مَنَعْتَا، اللَّهُمَّ حَبِّبْ إِلَيْنَا الإيمَانَ وَزَيِّنْهُ فِى قُلُوبِنَا، وَكَرِّهْ إِلَيْنَا الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ وَاجْعَلْنَا مِنَ الرَّاشِدِينَ، اللَّهُمَّ تَوَفَّنَا مُسْلِمِينَ وَأَحْيِنَا مُسْلِمِينَ، وَأَلْحِقْنَا بِالصَّالِحِينَ غَيْرَ خَزَايَا وَلاَ مَفْتُونِينَ، اللَّهُمَّ قَاتِلِ الْكَفَرَةَ الَّذِينَ يُكَذِّبُونَ رُسُلَكَ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِكَ، وَاجْعَلْ عَلَيْهِمْ رِجْزَكَ وَعَذَابَكَ، اللَّهُمَّ قَاتِلِ الْكَفَرَةَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَهَ الْحَقِّ». ترجمه: «بار خدایا، حمد و ستایش همهاش از آن توست، خداوندا، تنگ کنندهای برای آنچه تو گسترانیدهای، گسترش دهندهای برای آنچه تو تنگ نمودهای، هدایت کنندهای برای آن که تو گمراه نمودهای، گمراه کنندهای برای کسی که تو هدایت نمودهای، دهندهای آنچه را تو بازداشتهای، بازدارندهای آنچه، را تو دادهای، نزدیک کنندهای آنچه را تو دور نمودهای و دور کنندهای آن چه را تو نزدیک نمودهای، نیست و وجود ندارد. خداوندا، از برکاتت و رحمتت و فضلت روزی ات بر ما بگستران. خداوندا، من از تو نعمت را در روز فقر، و امن را در روز خوف میطلبم. خداوندا، من از شر آنچه که برای مان دادهای و از شر آنچه که از ما بازداشتهای به تو پناه میبرم. خداوندا، ایمان را بهسوی محبوب بگردان، و آن را در قلبهای مان زینت بخش، و کفر و فسوق و عصیان را برای مان ناخوشایند بنما، و ما را از راه یافتگان بگردان. خداوندا، ما را مسلمان بمیران، و مسلمان زنده بگردان، و به صالحین بدون رسوایی و فرو رفتن در فتنه ملحق ساز. خداوندا، کفاری را که رسولانت را تکذیب میکنند، و از راهت باز میدارند به قتل رسان، و بر آنها عقوبت و عذاب خود را بگردان. خداوندا، آن کافرانی را که کتاب داده شدهاند، ای اله حق، به قتل رسان».
این را نسائی در الیوم واللیله روایت نموده. این چنین در البدایه (۳۸/۴) آمده است.
این را همچنین بخاری در الادب [۴۸۶]، طبرانی، بغوی، باوردی، ابونعیم در الحلیه، حاکم و بیهقی روایت نمودهاند. ذهبی میگوید: این حدیث توأم با نظافت اسنادش [۴۸۷]منکر است میترسم که موضوعی باشد. این چنین در کنزالعمال (۲۷۶/۵) آمده. و هیثمی (۱۲۲/۶) بعد از این که حدیث را متذکر شده، میگوید: این را امام احمد و بزار روایت نمودهاند، و رجال احمد رجال صحیحاند. و در (ص۲۵) دعای پیامبر صپس از فارغ شدنش از پیشکش نمودن دعوت بر اهل طائف، در «پیامبر خدا صو تحمل سختیها و اذیتها در راه دعوت بهسوی خداوند أ» گذشت.
[۴۸۵] کنار هم قرار گیرید، تا خداوند عز وجل را ستایش کنیم». [۴۸۶] بخاری در «الادب المفرد» (۷۰۰) آلبانی این حدیث را در تحقیق فقه السیره غزالی (۲۸۳) صحیح دانسته است و گفته است: از اشتباهات ذهبی یکی این است که یک جا با حاکم در صحیح دانستن این حدیث موافقت کرده است و در جای دیگر گفته است: این حدیث با صحت اسناد آن منکر است. او اینجنین میگوید و من برای صحت قول او وجهی نمی بینم. [۴۸۷] یعنی در آن وضع کننده و دروغگو وجود ندارد.