حیات صحابه – جلد دوم

فهرست کتاب

قصّه عمروبن العاص

قصّه عمروبن العاص

امام احمد -به سند حسن- از عمروبن العاص سروایت نموده، که گفت: رسول خدا صکسی را به‌سوی من فرستاد و گفت: «لباس و سلاحت را بگیر و بعد نزدم بیا». من نزدش آمدم، فرمود: «می‏خواهم تو را به لشکری بفرستم، و خداوند تو را سلامت داشته، و غنیمت را برای تو نصیب می‏گرداند، و من برایت مال صالح را دوست دارم». گفتم: ای رسول خدا، من به خاطر مال، اسلام نیاورده‏ام، بلکه به خاطر رغبت و علاقمندی اسلام، اسلام آورده‏ام. فرمود: «ای عمرو، مال صالح برای شخص صالح چقدر نیکو است» [۵۰۷]. این چنین در الاصابه (۳/۳) آمده است.

و این را طبرانی در الاوسط و الکبیر روایت نموده، و در آن گفته: ولکن به خاطر رغبت به اسلام، اسلام آورده‏ام، و با رسول خدا صمی‏باشم. فرمود: «آری، و مال صالح برای شخص صالح چقدر نیکوست». این چنین در المجمع (۳۵۳/۹) آمده، و گفته است: رجال احمد و ابویعلی رجال صحیح‌اند.

[۵۰۷] حسن. احمد (۴/۱۹۷) و حاکم (۲/۲۶).