قصّه عمروبن العاص
امام احمد -به سند حسن- از عمروبن العاص سروایت نموده، که گفت: رسول خدا صکسی را بهسوی من فرستاد و گفت: «لباس و سلاحت را بگیر و بعد نزدم بیا». من نزدش آمدم، فرمود: «میخواهم تو را به لشکری بفرستم، و خداوند تو را سلامت داشته، و غنیمت را برای تو نصیب میگرداند، و من برایت مال صالح را دوست دارم». گفتم: ای رسول خدا، من به خاطر مال، اسلام نیاوردهام، بلکه به خاطر رغبت و علاقمندی اسلام، اسلام آوردهام. فرمود: «ای عمرو، مال صالح برای شخص صالح چقدر نیکو است» [۵۰۷]. این چنین در الاصابه (۳/۳) آمده است.
و این را طبرانی در الاوسط و الکبیر روایت نموده، و در آن گفته: ولکن به خاطر رغبت به اسلام، اسلام آوردهام، و با رسول خدا صمیباشم. فرمود: «آری، و مال صالح برای شخص صالح چقدر نیکوست». این چنین در المجمع (۳۵۳/۹) آمده، و گفته است: رجال احمد و ابویعلی رجال صحیحاند.
[۵۰۷] حسن. احمد (۴/۱۹۷) و حاکم (۲/۲۶).