حیات صحابه – جلد دوم

فهرست کتاب

قصّه قزمان

قصّه قزمان

ابن اسحاق از عاصم بن عمر بن قتاده سروایت نموده، که گفت: در میان ما مرد بیگانه‏ای بود، و دانسته نمی‏شد که وی کیست، به او «قزمان» گفته می‏شد، رسول خداصوقتی که وی یاد می‏شد، می‏گفت: «او از اهل آتش است». می‏گوید: هنگامی که روز احد فرا رسید، وی به شدّت و سختی جنگید، و به تنهایی اش هشت و یا هفت تن از مشرکین را به قتل رسانید، و بسیار جنگجو و دلیر بود، ولی جراحتی بر جای انداختش، و به دار بنی ظفر انتقال داده شد، (راوی) می‏افزاید: مردانی از مسلمانان شروع نموده می‏گفتند: به خدا سوگند، ای قزمان خیلی خوب و درست جنگیدی خوش باش و ما به تو بشارت می‏دهیم. گفت: به چه خوش باشم؟ به خدا سوگند، من فقط به خاطر نام آوری قومم جنگیدم، و اگر این مسئله نبود، نمی‏جنگیدم. (راوی) می‏گوید: هنگامی که جراحتش وی را به سختی اذیت نمود، تیری را از تیردان خود گرفت، و توسط آن خود را به قتل رسانید [۵۰۰]. این چنین در البدایه (۳۶/۴) آمده.

[۵۰۰] ضعیف مرسل. ابن اسحاق چنانکه در سیره ابن هشام (۳۰/۳۴) از قتاده بطور مرسل.