حیات صحابه – جلد دوم

فهرست کتاب

انکار و عدم رضایت مقداد از نشستن از جهاد به خاطر آیه خروج

انکار و عدم رضایت مقداد از نشستن از جهاد به خاطر آیه خروج

ابونعیم در الحلیه (۴۷/۹) از ابویزید مکی روایت نموده، که گفت: ابوایوب و مقدادبمی‏گفتند: ما مأمور شده‏ایم که درهر حال بیرون رویم، و این آیه را دلیل می‏آوردند:

﴿ٱنفِرُواْ خِفَافٗا وَثِقَالٗا[التوبة: ۴۱].

ترجمه: «برای جهاد سبکبار و گرانبار بیرون روید».

و ابونعیم در الحلیه (۱۷۶/۱) از ابوراشد حبرانی روایت نموده، که گفت: با مقدادبن اسود سسوار کار رسول خدا صدر حالی برخوردم، که بر صندوقی از صندوق‏های صرافی‏ها در حمص نشسته بود، و از آن نظر به ضخامت جسمش اضافه می‏کرد، وی به جنگ می‏رفت، به او گفتم: خداوند تو را معذور داشته است. گفت: برای ما سوره بیرون رفتن آمده است: ﴿ٱنفِرُواْ خِفَافٗا وَثِقَالٗا. و این را طبرانی از ابوراشد به مانند آن روایت نموده، هیثمی (۳۰/۷) می‏گوید: در این بقیه بن ولید آمده، و در وی ضعف می‏باشد، و (از جانب بعضی) ثقه دانسته شده، و بقیه رجالش ثقه‏اند. و این را حاکم و ابن سعد (۱۱۵/۳) از ابوراشد به مانند آن روایت کرده‏اند. و حاکم (۳۴۹/۳) می‏گوید: این حدیث صحیح الاسناد می‏باشد، ولی بخاری و مسلم روایتش نکرده‏اند. و بیهقی (۲۱/۹) آن را از جبیر بن نفیر روایت نموده، که گفت: نزد مقداد ابن اسود سدر دمشق در حالی نشستیم که بر صندوقی نشسته بود، و در صندوق اضافی و جای خالی از وی باقی نمانده بود. مردی به او گفت: اگر امسال از جنگ می‏نشستی بهتر بود. گفت: سوره خروج برای ما آمده است، سوره توبه، خداوند تبارک و تعالی فرموده است: ﴿ٱنفِرُواْ خِفَافٗا وَثِقَالٗا. و من خود را سبکبار می‏یابم.