انکار پیامبر ص بر یکی از یارانش که در بیرون رفتن تأخیر نموده بود
امام احمد همچنین از معاذ بن انس سو او از رسول خدا صروایت نموده که: وی یاران خود را به جنگ دستور داد. مردی به اهل خود گفت: من میباشم، تا با رسول خدا صنماز بخوانم، بعد از آن به وی سلام بدهم، و همراهش وداع گویم، و او برایم دعایی کند، که روز قیامت در پیش من قرار داشته باشد. هنگامی که رسول خدا صنماز خواند،آن مرد در حال یکه به وی سلام میداد به طرف او روی آور. رسول خدا صبه او گفت: «آیا میدانی که یارانت چقدر از تو سبقت نمودهاند؟» گفت: بلی، فقط همین روز را به خاطر بیرون شدنشان در وقت صبح ازمن سبقت نموده؟» پیامبر صگفت: سوگند به ذاتی که جانم دردست اوست،آنها در فضیلت به فاصله دورتر از میان مشرقین و مغربین از تو سبقت جستهاند» [۴۱۵]. هیثمی (۲۸۴/۵) میگوید: در این زبّان بن فائد آمده، وی را ابوحاتم ثقه دانسته، و گروهی ضعیفش دانستهاند، و بقیه رجال وی ثقه گفتهاند.
[۴۱۵] ضعیف. احمد (۳/۴۳۸) در سند آن ابن لهیعه و زبان بن فائد است که هردو ضعیفاند. نگا: «مجمع الزوائد» (۵/۲۸۴).