قصّه انس بن نضر
ابن اسحاق از قاسم بن عبدالرحمن بن رافع که از بنی عدی بن نجار بود روایت نموده، که گفت: انس بن نضر عموی انس بن مالک نزد عمر بن الخطاب و طلحه بن عبیدالله در میان مردانی از مهاجرین و انصار شرسید -که دست روی دست نهاده، (متحیر نشته) بودند- گفت: چرا نشستهاید؟ گفتند: رسول خدا صکشته شده است. گفت: پس با زندگی بعد از وی چه میکنید، بر خیزید و بر آنچه رسول خدا صمرده است، بمیرید. سپس به طرف قوم روی آورد، و جنگید تا این که کشته شد. این چنین در البدایه (۳۴/۴) آمده است.