حیات صحابه – جلد دوم

فهرست کتاب

غزوه ذات الرقاع و آزار و اذیت‌هایی که رسول خدا ص و اصحابش دیدند

غزوه ذات الرقاع و آزار و اذیت‌هایی که رسول خدا ص و اصحابش دیدند

ابن عساکر و ابویعلی از ابوموسی سروایت نموده‏اند که گفت: با رسول خدا صدر یک غزوه خارج شدیم، و در حالی که شش تن بودیم، و در میان خود یک شتر داشتیم و آن را نوبت به نوبت سوار می‏شدیم، و قدم‏های ما سوده و نازک شد، (و قدم‏های من نیز سوده و نازک گردید [۱۰۴]و ناخن هایم افتاد، و ما در پاهای مان پاره‌هایی از لباس می‏پیچیدیم، بنابراین آن غزوه به «ذات الرقاع»، به خاطر همین که ما در پاهای مان پاره‏های لباس را می‏بستیم، به «ذات الرقاع» شهرت یافت [۱۰۵]. این چنین در الکنز (۳۱۰/۵) آمده. و این را همچنان ابونعیم در الحلیه (۲۶۰/۱) به مانند آن روایت نموده، و افزوده است: ابوبرده گفت: این حدیث را ابوموسی بیان داشت، و بعد از آن، آن را متذکر شده گفت: چه فایده که این سخن را متذکر شدم!! گویی وی مصلحت ندید که چیزی از عمل خود را افشا نموده باشد. و افزود: خداوند به این پاداش می‏دهد.

[۱۰۴] از الحلیه (۲۶۰/۱). [۱۰۵] بخاری (۴۱۸۲) مسلم (۸۱۶) و ابویعلی در مسندش (۷۳۰۴).