حیات صحابه – جلد دوم

فهرست کتاب

هجرت درّه بنت ابی لهب ل

هجرت درّه بنت ابی لهب ل

طبرانی از ابن عمر و ابوهریره و عماربن یاسر شروایت نموده، که گفتند: درّه بنت ابی لهب لهجرت کنان آمد، و در منزل رافع بن معلای زرقی سوارد شد. بعد زنانی که از بنی زریق نزد وی نشسته بودند به او گفتند: تو دختر همان ابولهبی هستی که خداوند درباره‏اش گفته:

﴿تَبَّتۡ يَدَآ أَبِي لَهَبٖ وَتَبَّ ١ مَآ أَغۡنَىٰ عَنۡهُ مَالُهُۥ وَمَا كَسَبَ ٢[المسد: ۱-۲].

ترجمه: «هلاک شد هردو دست ابولهب و هلاک شده خود او. مال و ثروت وی و آنچه را به دست آورد به حالش سودی نبخشید».

به این صورت هجرتت چیزی را نمی‏تواند از تو دور کند. آنگاه در نزد رسول خدا صآمده و از آنچه آن زنان به وی گفته بودند، شکایت نمود، رسول خدا صوی را دلجویی کرد و تسلّی داد و گفت:

بنشین. بعد از آن نماز ظهر را برای مردم امامت نموده بر منبر ساعتی نشست و گفت: «ای مردم، چرا من در اهلم اذیت می‏شوم، به خدا سوگند، شفاعتم در روز قیامت دربرگیرنده قبیله حا، حکم، صدا و سهلب [۲۶۳]است» [۲۶۴]. هیثمی (۲۵۷/۹) می‏گوید: در این عبدالرحمن بن بشیر دمشقی آمده، که ابن حبان وی را ثقه دانسته، و ابوحاتم ضعیف، و بقیه رجال وی ثقه‏اند. و هجرت ام سلمه در هجرت ابوسلمه بگذشت، و هجرت اسماء بنت عمیس، و ام عبدالله لیلی بنت ابی حثمه بدر هجرت جعفر بن ابی طالب و صحابه ببه‌سوی حبشه گذشت.

[۲۶۳] نام‏های قبایل است. [۲۶۴] ضعیف. در سند آن عبدالرحمن بن بشیر دمشقی است. ابوحاتم درباره‌ی او می‌گوید: منکر الحدیث است. نگا: «المیزان» (۲/۵۵۰).