ترجمه فارسی اللؤلؤ والمرجان فیما اتفق علیه الشیخان - جلد دوم

فهرست کتاب

باب ۱۱: نهى از روزه بودن چند شب و چند روز پشت سرهم بدون خوردن چیزى

باب ۱۱: نهى از روزه بودن چند شب و چند روز پشت سرهم بدون خوردن چیزى

۶٧۰-حدیث: «عَبْدِاللهِ بْنِ عُمَرَس، قَالَ: نَهَى رَسُولُ اللهِ ج عَنِ الْوِصَالِ، قَالُوا: إِنَّكَ تُوَاصِلُ، قَالَ: «إِنِّي لَسْتُ مِثْلَكُمْ، إِنِّي أُطْعَمُ وَأُسْقَى» [۲۱].

یعنی: «عبدالله پسر عمر گوید: پیغمبر جاصحاب را از روزه پیوسته (وصال) منع کرد (فرمود: نباید چند شب و روز بدون افطار روزه باشید). اصحاب گفتند: اى رسول خدا! چرا شما روزه پیوسته مى‌گیرید؟ پیغمبر جفرمود: من مانند شما نیستم و از جانب خداوند به من غذا داده مى‌شود».

(امام ابن القیم گوید: احتمال دارد که این غذا نزول فیض و رحمت و برکت و معارف الهى بر روح مقدس پیغمبر باشد، وقتى که در حالت مناجات و نیایش با ذات الله قرار مى‌گرفت به اندازه‌اى به عالم ملکوت نزدیک مى‌شد که جنبه مادى و جسمانى را فراموش مى‌کرد، و به تجربه ثابت شده، وقتى براى انسان‌هاى عادى نیز عشق و لذت معنوى حاصل مى‌شود، لذایذ جسمانى را فراموش مى‌نمایند) [۲۲].

۶٧۱- حدیث: «أَبِي هُرَيْرَةَس، قَالَ: نَهَى رَسُولُ اللهِ ج عَنِ الْوِصَالِ فِي الصَّوْمِ، فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ مِنَ الْمُسْلِمِينَ: إِنَّكَ تُوَاصِلُ يَا رَسُولَ اللهِ! قَالَ: «وَأَيُّكُمْ مِثْلِي؟ إِنِّي أَبِيتُ يُطْعِمُنِي رَبِّي وَيَسْقِينِ». فَلَمَّا أَبَوْا أَنْ يَنْتَهُوا عَنِ الْوِصَالِ ؛ وَاصَلَ بِهِمْ يَوْمَاً، ثُمَّ يَوْمَاً، ثُمَّ رَأَوْا الْهِلاَلَ فَقَالَ: «لَوْ تَأَخَّرَ لَزِدْتُكُمْ» كَالتَّنْكِيلِ لَهُمْ حِينَ أَبَوْا أَنْ يَنْتَهُوا» [۲۳].

یعنی: «ابوهریره گوید: (عدّه‌اى که روزه پیوسته داشتند) پیغمبر جآنان را ازاین کار منع کرد. یکى از مسلمانان گفت: پس چرا شما خودروزه پیوسته مى‌گیرید؟! پیغمبر جفرمود: «کدام یک از شما مانند من مى‌باشد؟ من از جانب پروردگارم تغذیه مى‌شوم». پیامبر جچون دید که این عده دست از روزه وصال (پیوسته) بر نمى‌دارند، دستور داد دو روز پشت سر هم چیزى نخورند ولى در روز سوم هلال را رؤیت کردند، پیغمبر جفرمود: اگر رؤیت هلال چند روز دیگر هم به تأخیر مى‌افتاد باز هم مى‌گفتم باید به روزه وصال ادامه دهید و چیزى نخورید».

(ابوهریره گوید: پیغمبر جوقتى که دید آنان به دستور او از روزه پیوسته خوددارى نمى‌کنند عصبانى شد و به عنوان توبیخ فرمود: اگر هلال رؤیت نمى‌شد و عید فرا نمى‌رسید اجازه نمى‌دادم چیزى بخورید).

۶٧۲- حدیث: «أَبِي هُرَيْرَةَس، عَنِ النَّبِيِّ ج، قَالَ: «إِيَّاكُمْ وَالْوِصَالَ» مَرَّتَيْنِ. قِيلَ إِنَّكَ تُواصِلُ. قَالَ: «إِنِّي أَبِيتُ يُطْعِمُنِي رَبِّي وَيَسْقِينِ، فَاكْلَفُوا مِنَ الْعَمَلِ مَا تُطِيقُونَ» [۲۴].

یعنی: «ابوهریره گوید: پیغمبر جدوبار فرمود: «شما باید از روزه پیوسته خوددارى کنید». گفتند: اى رسول خدا! شما خود روزه وصال را مى‌گیرید؟ پیغمبر جفرمود: از جانب خدا به من آب و غذا داده مى‌شود، شما باید کارى را به عهده بگیرید که قدرت انجام آن را داشته باشید».

۶٧۳- حدیث: «أَنَسٍس، قَالَ: وَاصَلَ النَّبِيُّ ج آخِرَ الشَّهْرِ، وَوَاصَلَ أُنَاسٌ مِنَ النَّاسِ، فَبَلَغَ النَّبِيَّ ج فَقَالَ: «لَوْ مُدَّ بِي الشَّهْرُ لَوَاصَلْتُ وِصَالاً يَدَعُ الْمُتَعَمِّقُونَ تَعَمُّقَهُمْ ؛ إِنِّي لَسْتُ مِثْلَكُمْ، إِنِّي أَظَلُّ يُطْعِمُنِي رَبِّي وَيَسْقِينِ» [۲۵].

یعنی: «انس گوید: پیغمبر جدر آخر ماه (رمضان) روزه وصال گرفت و عدّه‌اى هم (با وجود نهى پیغمبر) روزه وصال گرفتند، پیغمبر جاز جریان باخبر شد، و فرمود: «اگر این ماه بیشتر طول مى‌کشید و دیرتر هلال رؤیت مى‌شد باز به روزه وصال ادامه مى‌دادم تا کسانى که افراط مى‌کنند و کارها را بر خود سخت مى‌گیرند، دست از این افراط و سخت گیرى بردارند». (و در این مورد نباید از من تبعیت کنید) چون من مانند هیچیک از شما نیستم، و از جانب خدا تغذیه مى‌شوم».

۶٧۴- حدیث: «عَائِشَةَل، قَالَتْ: نَهَى رَسُولُ اللهِ ج عَنِ الْوِصَالِ، رَحْمَةً لَهُمْ، فَقَالُوا إِنَّكَ تُوَاصِلُ. قَالَ: «إِنِّي لَسْتُ كَهَيْئَتِكُمْ، إِنِّي يُطْعِمُنِي رَبِّي وَيَسْقِينِ» [۲۶].

یعنی: «عایشه گوید: پیغمبر جبه خاطر محبت و رحم نسبت به مردم آنان را از روزه وصال منع نمود، مردم گفتند: اى رسول خدا! چرا خودت روزه وصال مى‌گیرى؟ پیغمبر جفرمود: وضع من مانند شما نیست، چون من از جانب خداوند تغذیه مى‌شوم».

«وصال: در اصطلاح شرع عبارت است از روزه چند شب و روزه پشت سرهم بدون افطار و خوردن چیزى».

[۲۱] أخرجه البخاري في: ۳۰-كتاب الصّوم: ۴۸-باب الوصال ومن قال ليس في اللّيل صيام. [۲۲] پاورقى لؤلؤ و مرجان، ج ۲، ص ٩. [۲۳] أخرجه البخاري في: ۳۰- كتاب الصّوم: ۴٩- باب التنكيل لمن أكثر الوصال. [۲۴] أخرجه البخاري في: ۳۰-كتاب الصّوم: ۴٩-باب التنكيل لمن أكثر الوصال. [۲۵] أخرجه البخاري في: ٩۴-كتاب التمنِّي: ٩-باب ما يجوز من اللّهو. [۲۶] أخرجه البخاري في: ۳۰-كتاب الصّوم: ۴۸-باب الوصال ومن قال ليس في اللّيل صيام.