باب ۴۰: فضیلت شب قدر و تشویق بر دستیابى به آن و بیان اینکه شب قدر در چه ماهى است و بهترین وقت براى دستیابى به آن کدام است
٧۲۳- حدیث: «ابْنِ عُمَرَ، أَنَّ رِجَالاً مِنْ أَصْحَابِ النَّبِيِّ ج، أُرُوا لَيْلَةَ الْقَدْرِ فِي الْمَنَامِ، فِي السَّبْعِ الأَوَاخِرِ فَقَالَ رَسُولُ اللهِ ج: أَرَى رُؤْيَاكُمْ قَدْ تَوَاطَأَتْ فِي السَّبْعِ الأَوَاخِرِ، فَمَنْ كَانَ مُتَحَرِّيَهَا فَلْيَتَحَرَّهَا فِي السَّبْعِ الأَوَاخِرِ» [۸۱].
یعنی: «ابن عمر گوید: چند نفر از اصحاب پیغمبر جشب قدر را در هفته آخر رمضان در خواب دیدند، پیغمبر جفرمود: عقیده دارم که خواب شما با واقعیت مطابقتدارد وشبقدر درهفته آخر رمضان قرار دارد، هر کسى که مىخواهد شب قدر را پیدا نماید در هفته آخر رمضان آن را جستجو کند».
«متحرِّي: قاصد».
٧۲۴- حدیث: «أَبِي سَعِيدٍ، قَالَ: اعْتَكَفْنَا مَعَ النَّبِيِّ ج الْعَشْرَ الأَوْسَطَ مِنْ رَمَضَانَ، فَخَرَجَ صَبِيحَةَ عِشْرَينَ، فَخَطَبَا، وَقَالَ: إِنِّي أُرِيتُ لَيْلَةَ الْقَدْرِ ثُمَّ أُنْسِيتُهَا أَوْ نُسِّيتُهَا، فَالْتَمِسُوهَا فِي الْعَشْرِ الأَوَاخِرِ فِي الْوِتْرِ، وَإِنِّي رَأَيْتُ أَنِّي أَسْجُدُ فِي مَاءٍ وَطِينٍ، فَمَنْ كَانَ اعْتَكَفَ مَعَ رَسُولِ اللهِ ج، فَلْيَرْجِعْ فَرَجَعْنَا وَمَا نَرَى فِي السَّمَاءٍ قَزَعَةَ؛ فَجَاءَتْ سَحَابَةٌ فَمَطَرَتْ حَتَّى سَالَ سَقْفُ الْمَسْجِدِ، وَكَانَ مِنْ جَرِيدِ النَّخْلِ، وَأَقِيمَتِ الصَّلاَةُ، فَرَأَيْتُ رَسُولَ اللهِ ج يَسْجُدُ فِي الْمَاءِ وَالطِّينِ، حَتَّى رَأَيْتُ أَثَرَ الطِّينِ فِي جَبْهَتِهِ» [۸۲].
یعنی: «ابو سعید گوید: دهه دوم رمضان با پیغمبر جدر اعتکاف بودیم، و صبح روز بیستم رمضان پیغمبر جاز اعتکاف خارج شد، براى ما سخنرانى کرد، گفت: «شب قدر در خواب به من نشان داده شد و بعداً آن را از یاد بردم یا از یادم بردند، ولى آن را در دهه آخر رمضان و شبهاى فرد جستجو کنید، من در خواب دیدم که بر روى آب و گل سجده مىبردم، هر کسى که با رسول خدا اعتکاف مىکرد باید براى اعتکاف برگردد». ابوسعید گوید: با پیغمبر جبرگشتیم و حتى کوچکترین قطعه ابرى را در آسمان نمىدیدیم، فوراً یک قطعه ابر آمد و باران شروع شد تا اینکه آب از سقف مسجد جارى شد، و سقف مسجد هم از برگ خرما بود، وقتى که نماز برگزار شد، دیدم که رسول خدا جبر زمین (مسجد) که به صورت آب و گل در آمده بود، سجده مىکند و حتى مقدارى گل را در پیشانى پیغمبر جمشاهده نمودم».
٧۲۵- حدیث: «أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّس، كَانَ رَسُولُ اللهِ ج يُجَاوِرُ فِي رَمَضَانَ الْعَشْرَ الَّتِي فِي وَسَطِ الشَّهْرِ، فَإِذَا كَانَ حِينَ يُمْسِى مِنْ عِشْرِينَ لَيْلَةً تَمْضِي، وَيَسْتَقْبِلُ إِحْدَى وَعِشْرَينَ، رَجَعَ إِلَى مَسْكَنِهِ، وَرَجَعَ مَنْ كَانَ يُجَاوِرُ مَعَهُ؛ وَأَنَّهُ أَقَامَ فِي شَهْرٍ جَاوَرَ فِيهِ اللَّيْلَةَ الَّتِي كَانَ يَرْجِعُ فِيهَا، فَخَطَبَ النَّاسَ، فَأَمَرَهُمْ مَا شَاءَ اللهُ، ثُمَّ قَالَ: كُنْتُ أُجَاوِرُ هذِهِ الْعَشْرَ، ثُمَّ قَدْ بَدَا لِي أَنْ أُجَاوِرَ هذِهِ الْعَشْرَ الأَوَاخِرَ، فَمَنْ كَانَ اعْتَكَفَ مَعِي فَلْيَثْبُتْ فِي مُعْتَكَفِهِ، وَقَدْ أُرِيتُ هذِهِ اللَّيْلَةَ، ثُمَّ أُنْسِيتُهَا، فَابْتَغُوهَا فِي الْعَشْرِ الأَوَاخِرِ، وَابْتَغُوهَا فِي كلِّ وِتْرٍ، وَقَدْ رَأَيْتَنِي أَسْجُدُ فِي مَاءٍ وَطِينٍ فَاسْتَهَلَّتِ السَّمَاءُ فِي تِلْكَ اللَّيْلَةِ فَأَمْطَرَتْ، فَوَكَفَ الْمَسْجِدُ فِي مُصَلَّى النَّبِيِّ ج لَيْلَةَ إِحْدَى وَعِشْرِينَ، فَبَصُرَتْ عَيْنِي، نَظَرْتُ إِلَيْهِ انْصَرَفَ مِنَ الصُّبْحِ وَوَجْهُهُ مُمْتَلِيءٌ طينًا وَمَاءً» [۸۳].
یعنی: «ابو سعید خدرى گوید: پیغمبر جدر دهه دوم ماه رمضان در مسجد اعتکاف مىکرد، وقتى که بیستمین روز رمضان مىگذشت و روز بیست و یکم فرا مىرسید، به منزلش بر مىگشت، و کسانى که با او اعتکاف مىکردند هم به منزل خود برمىگشتند، ولى پیغمبر جآن شبى که معمولاً سالهاى قبل، بعد از اعتکاف دهه دوم در آن به منزل بر مىگشت، برنگشت و در محل اعتکاف باقى ماند و براى مردم خطبه خواند، آنچه که خواست خدا بود به آنان امر فرمود. سپس گفت: «من این دهه (دهه دوم رمضان) در اعتکاف بودم، ولى بعداً برایم معلوم شد که دهه آخر رمضان هم باید در اعتکاف باشم، پس کسانى که در اعتکاف بودند، باید در اعتکاف باقى بمانند، همانا شب قدر در خواب به من نشـان داده شد ولى بعداً آن را از یادم بردند، شب قدر را در دهه آخر رمضان و در شبهاى فرد جستجو کنید، در خواب دیدم که بر روى آب و گل سجده مىبرم». آن شب که آسمان صاف بود، فورى ابرى شد وباران شدیدى آمد وآب از سقف مسجد بر محل نماز پیغمبر ججارى شد، به چشم خود این جریان را دیدم، وقتى که پیغمبر جاز نماز صبح فارغ شد، او را تماشا کردم دیدم که پیشانیش گل آلود شده است».
«استهلت السّماء: باران شدیدى آمد».
٧۲۶- حدیث: «عَائِشَةَ، قَالَتْ: كَانَ رَسُولُ اللهِ ج يُجَاوِرُ فِي الْعَشْرِ الأَوَاخِرِ مِنْ رَمَضَانَ، وَيَقُولُ: تَحَرَّوْا لَيْلَةَ الْقَدْرِ فِي الْعَشْرِ الأَوَاخِرِ مِنْ رَمَضَانَ» [۸۴].
یعنی: «عایشه گوید: پیغمبر جدر دهه آخر رمضـان در مسجد به حال اعتکاف باقى مىماند، و مىگفت: شب قدر را در دهه آخر رمضان جستجو کنید».
[۸۱] أخرجه البخاري في: ۳۲ كتاب فضل ليلة القدر: ۲ باب التماس ليلة القدر في السبع الأواخر. [۸۲] أخرجه البخاري في: ۳۲ كتاب فضل ليلة القدر: ۲ باب التماس ليلة القدر في السبع الأواخر. [۸۳] أخرجه البخاري في: ۳۲ كتاب فضل ليلة القدر: ۳ باب تحري ليلة القدر في الوتر من العشر الأواخر. [۸۴] أخرجه البخاري في: ۳۲ كتاب فضل ليلة القدر: ۳ باب تحري ليلة القدر في الوتر من العشر الأواخر.