باب ۴: مستحب است صاحب قرض وقتى قرض را پس مىگیرد مقدار کمترى را پس بگیرد
۱۰۰۳- حدیث: «عَائِشَةَ، قَالَتْ: سَمِعَ رَسُولُ اللهِ ج صَوْتَ خُصُومٍ بِالْبَابِ عَالِيَةٍ أَصْوَاتُهُمَا، وَإِذَا أَحَدُهُمَا يَسْتَوْضِعُ الآخَرَ وَيَسْتَرْفِقُهُ فِي شيْءٍ، وَهُوَ يَقُولُ: وَاللهِ لاَ أَفْعَلُ فَخَرَجَ عَلَيْهِمَا رَسُولُ اللهِ ج، فَقَالَ: أَيْنَ الْمُتَأَلِّي عَلَى اللهِ لاَ يَفْعَلُ الْمَعْرُوفَ فَقَالَ: أَنَا يَا رَسُولَ اللهِ وَلَهُ أَيُّ ذَلِكَ أَحَبَّ» [۳۸۳].
یعنی: «عایشه گوید: پیغمبر جشنید که دو نفر صدایشان را بلند کردهاند و بر در مسجد با هم اختلاف دارند، یکى از ایشان که به دیگرى بدهکار بود از صاحب قرض مىخواست که به او کمک کند و مقدارى از بدهى او را کسر نماید، ولى طلبکار قسم مىخورد که این کار را نخواهد کرد، رسول خدا به نزد آنان رفت، گفت: «کجا است کسى که به خدا قسم مىخورد که کار خیر انجام نخواهد داد؟» آن مرد طلبکار گفت: اى رسول خدا! اینجا هستم، آن مرد مىتواند به دلخواه خود از مقدار بدهى که به عهده دارد بکاهد»، (و آن را پس ندهد).
۱۰۰۴- حدیث: «كَعْبِ بْنِ مَالِكٍ، أَنَّهُ تَقَاضَى ابْنَ أَبِي حَدْرَدٍ دَيْنًا كَانَ لَهُ عَلَيْهِ فِي الْمَسْجِدِ، فَارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُهُمَا حَتَّى سَمِعَهَا رَسُولُ اللهِ ج وَهُوَ فِي بَيْتِهِ، فَخَرَجَ إِلَيْهِمَا حَتَّى كَشَفَ سِجْفَ حُجْرَتِهِ، فَنَادَى يَا كَعْبُ قَالَ: لَبَّيْكَ يَا رَسُولَ اللهِ قَالَ: ضَعْ مِنْ دَيْنِكَ هذَا وَأَوْمَأَ إِلَيْهِ، أَيِ الشَّطْرَ، قَالَ: لَقَدْ فَعَلْتُ يَا رَسُولَ اللهِ قَالَ: قُمْ فَاقْضِهِ» [۳۸۴].
یعنی: «کعب بن مالک گوید: که قرضى در نزد ابن ابى حدرد داشتم، و در مسجد پیغمبر جآن را از او مطالبه نمودم، و صداى ما به نحوى بلند شد که پیغمبر جدر منزل خود آن را شنید و به سوى ما آمد تا اینکه پرده حجره خود را کنار کشید، با صداى بلند گفت: «اى کعب !» گفتم: لبیک یا رسول الله! پیغمبر جگفت: «مقدارى از طلبت را کم کن»، اشاره کرد تا نصف آن را کم کنم، گفتم: اى رسول خدا! اطاعت مىکنم، نصفش را کم کردم، پیغمبر ج(به ابن ابى حدرد) گفت: تو هم بلند شو بقیه قرض را به او پس بده».
[۳۸۳] أخرجه البخاري في: ۵۳ كتاب الصلح: ۱۰ باب هل يشير الإمام بالصلح. [۳۸۴] أخرجه البخاري في: ۸ كتاب الصلاة: ٧۱ باب التقاضي والملازمة في المسجد.