باب ۱۲: انفال
۱۱۴۲-حدیث: «ابْنِ عُمَرَ، أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج بَعَثَ سَرِيَّةً، فِيهَا عَبْدُ اللهِ، قِبَلَ نَجْدٍ، فَغَنِمُوا إِبِلاً كَثِيرًا، فَكَانَتْ سِهَامُهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ بَعِيرًا أَوْ أَحَدَ عَشَرَ بَعِيرًا؛ وَنُفِّلُوا بَعِيرًا بَعِيرًا» [۵۳۱].
یعنی: «ابن عمربگوید: پیغمبر جدستهاى از مجاهدان را به سوى نجد فرستاد که عبدالله (بن عمر) هم جزو آنان بود، این جماعت شترهاى فراوانى را به غنیمت گرفتند که سهم هر یک آنان از این غنیمت به دوازده شتر رسید و علاوه بر این سهم به هر یک از آنان یک شتر دیگر را داد. (و این شتر اضافى که علاوه بر سهم استحقاقى بود، به عنوان انفال به ایشان داده شد)».
«أنفال: جمع نفل است به معنى عطایا و بخششهایى است که علاوه بر سهم استحقاقى به مجاهد داده مىشود».
۱۱۴۳-حدیث: «ابْنِ عُمَرَ، أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج كَانَ يُنَفِّلُ بَعْضَ مَنْ يَبْعَثُ مِنَ السَّرَايَا لأَنْفُسِهِمْ خَاصَّةً، سِوَى قِسْمِ عَامَّةِ الْجَيْشِ» [۵۳۲].
یعنی: «ابن عمربگوید: پیغمبر جبه عدّهاى از مجاهدین علاوه بر سهم استحقاقى و عمومى که به تمام لشکریان داده مىشد سهم اضافى مىداد».
[۵۳۱] أخرجه البخاري في: ۵٧ كتاب فرض الخمس: ۱۵ باب ومن الدليل على أن الخمس لنوائب المسلمين. [۵۳۲] أخرجه البخاري في: ۵٧ كتاب فرض الخمس: ۱۵ باب ومن الدليل على أن الخمس لنوائب المسلمين.