باب ۱۱: خونبهاى جنین و واجب بودن دیه بر ورثه قاتل در صورتى که قتل خطاء یا شبه عمد باشد
۱۰٩۵- حدیث: «أَبِي هُرَيْرَةَ، أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج قَضى فِي امْرَأَتَيْنِ مِنْ هُذَيْلٍ اقْتَتَلَتَا، فَرَمَتْ إِحْدَاهُمَا الأُخْرَى بَحَجَرٍ، فَأَصَابَ بَطْنَهَا وَهِيَ حَامِلٌ، فَقَتَلَتْ وَلَدَهَا الَّذِي فِي بَطْنِهَا فَاخْتَصَمُوا إِلَى النَّبِيِّ ج، فَقَضى أَنَّ دِيَةَ مَا فِي بَطْنِهَا غُرَّةٌ: عَبْدٌ أَوْ أَمَةٌ؛ فَقَالَ وَلِيُّ الْمَرْأَةِ الَّتِي غَرِمَتْ: كَيْفَ أَغْرَمُ، يَا رَسُولَ اللهِ مَنْ لاَ شَرِبَ وَلاَ أَكلَ، وَلاَ نَطَقَ وَلاَ اسْتَهَلَّ، فَمِثْلُ ذَلِكَ بطَلَ فَقَالَ النَّبِيُّ ج: إِنَّمَا هذَا مِنْ إِخْوَانِ الْكهَّانِ» [۴۸۱].
یعنی: «ابو هریرهسگوید: دو زن از قبیله هُذَیل با هم دعوى کردند یکى از آنها سنگى را انداخت و به شکم دیگرى که حامله بود اصابت کرد و بچهاى را که در شکم داشت کشت، به نزد پیغمبر جآمدند، پیغمبر جحکم کرد، خونبهاى این جنین، برده یا کنیزى مىباشد. وارث زن قاتله که ملزم به پرداخت دیه شده بود گفت: اى رسول خدا! چطور غرامت جنینى را بدهم که نه چیزى نوشیده و نه چیزى خورده است و نه حرفى زده و نه صدایى از آن بلند شده است، و این نوع قضاوت و حکم باطل است، پیغمبر جگفت: این مرد جزو کاهنان است (و سخنانش به سخن آنان شبیه است)».
۱۰٩۶- حدیث: «الْمُغِيرَةِ بْنِ شُعْبَةَ وَمُحَمَّدِ بْنِ مَسْلَمَةَ عَنْ عُمَرَس، أَنَّهُ اسْتَشَارَهُمْ فِي إِمْلاَصِ الْمَرْأَةِ؛ فَقَالَ الْمُغِيرَةُ: قَضى النَّبِيُّ ج بِالْغُرَّةِ: عَبْدٍ أَوْ أَمَةٍ فَشَهِدَ مُحَمَّدُ بْنُ مَسْلَمَةَ أَنَّهُ شَهِدَ النَّبِيَّ ج قَضى بِهِ» [۴۸۲].
یعنی: «عمرسگوید: در مورد زنى که کسى او را هُل داده (و سقط جنین کرده بود)، با مغیره بن شعبه و محمّد بن مسلمه مشورت کرد، مغیره گفت: که پیغمبر جدر مورد سقط جنین (به صورت خطاء یا شبه عمد) به دادن بردهاى یا کنیزى قضاوت کرد، و محمّد بن مسلمه هم شهادت داد که پیغمبر جبه دادن بردهاى یا کنیزى به طرف، حکم صادر نمود».
وصلّى الله على محمّد وآله وأصحابه وأتباعه أجمعين.
[۴۸۱] أخرجه البخاري في: ٧۶ كتاب الطب: ۴۶ باب الكهانة. [۴۸۲] أخرجه البخاري في: ۸٧ كتاب الديات: ۲۵ باب جنين المرأة.