ترجمه فارسی اللؤلؤ والمرجان فیما اتفق علیه الشیخان - جلد دوم

فهرست کتاب

باب ۴۱: کشته شدن ابوجهل

باب ۴۱: کشته شدن ابوجهل

۱۱٧۸- حدیث: «أَنَسٍس، قَالَ: قَالَ النَّبِيُّ ج، يَوْمَ بَدْرٍ: مَنْ يَنْظُرُ مَا فَعَلَ أَبُو جَهْلٍ فَانْطَلَقَ ابْنُ مَسْعُودٍ، فَوَجَدَهُ قَدْ ضَرَبَهُ ابْنَا عَفْرَاءَ، حَتَّى بَرَدَ فَأَخَذَ بِلِحْيَتِهِ فَقَالَ: أَنْتَ أَبَا جَهْلٍ قَالَ: وَهَلْ فَوْقَ رَجُلٍ قَتَلَهُ قَوْمُهُ، أَوْ قَالَ: قَتَلْتُمُوهُ» [۵۶٧].

یعنی: «انسسگوید: پیغمبر جدر روز بدر گفت: «چه کسى مى‌تواند ببیند ابوجهل چه مى‌کند؟ ابن مسعود رفت اورا دید که دو پسر عفراء او را با شمشیر زده‌اند و بدنش سرد شده و در حال مرگ است ابن مسعود ریش او را گرفت و گفت شما ابو جهل هستى؟ ابو جهل گفت: چه عیب و ایرادى هست بر مردى که به دست قوم خودش کشته شود، یا گفت: شما آن را کشته باشید (یعنى من کشتن خودم را به دست شما که از قریش هستى عار نمى‌دانم).

[۵۶٧] أخرجه البخاري في: ۶۴ كتاب المغازي: ۸ باب قتل أبي جهل.