باب ۱۶: کسى که سه دفعه زنش را طلاق دهد این زن براى او حلال نیست مگر اینکه آن زن شوهر دیگرى بکند و با شوهر جدیدش معاشرت و نزدیکى (جماع) انجام دهد. اگر شوهر دوم او را طلاق داد بعد از انقضاى عدّه از او جایز است با شوهر اوّلى مجدداً ازدواج کند
٩۰۸- حدیث: «عَائِشَةَ، قَالَتْ: جَاءَتِ امْرَأَةُ رِفَاعَةَ الْقُرَظِيِّ النَّبِيَّ ج، فَقَالَتْ: كُنْتُ عِنْدَ رِفَاعَةَ فَطَلَّقَنِي، فَأَبَتَّ طَلاَقِي، فَتَزَوَّجْتُ عَبْدَ الرَّحْمنِ بْنَ الزَّبِيرِ، إِنَّمَا مَعَهُ مِثْلُ هُدْبَةِ الثَّوْبِ، فَقَالَ: أَتُرِيدِينَ أَنْ تَرْجِعِي إِلَى رِفَاعَةَ لاَ، حَتَّى تَذُوقِي عُسَيْلَتَهُ وَيَذُوقَ عُسَيْلَتَكِ وَأَبُو بَكْرِ جَالِسٌ عِنْدَهُ، وَخَالِدُ بْنُ سَعِيدِ بْنِ الْعَاصِ بِالْبَابِ يَنْتَظِرُ أَنْ يُؤذَنَ لَهُ فَقَالَ: يَا أَبَا بَكَرٍ أَلاَ تَسْمَعُ إِلَى هذِهِ، مَا تَجْهَرُ بِهِ عِنْدَ النَّبِيِّ ج» [۲۸۴].
یعنی: «عایشه گوید: زن رفاعه قرظى پیش پیغمبر جآمد، و گفت: من در نکاح رفاعه بودم و مرا به صورت قطعى که حق رجعت نداشته باشد (به طلاق ثلاثه) طلاق داد، سپس با عبدالرحمن بن زبیر ازدواج کردم، ولى او هم چیزى دارد که مانند تار نخ، باریک و نازک مىباشد، پیغمبر جگفت: «آیا مىخواهى به نزد رفاعه (شوهر اوّلى) برگردى؟! خیر، نباید به نزد او برگردى تا اینکه با شوهر دومت لذّت همدیگر را بچشید. (یعنى باید با هم نزدیکى کنید)». در این هنگام ابو بکر در خدمت پیغمبر جنشسته بود، خالد بن سعید بن عاص هم دم در ایستاده بود، منتظر بود که پیغمبر به او اجازه ورود بدهد، خالد گفت: اى ابو بکر! نمىشنوى این زن در حضور پیغمبر چه حرفهایى مىگوید».
٩۰٩- حدیث: «عَائِشَةَ، أَنَّ رَجُلاً طَلَّقَ امْرَأَتَهُ ثَلاَثًا، فَتَزَوَّجَتْ، فَطَلَّقَ؛ فَسُئِلَ النَّبِيُّ ج، أَتَحِلُّ لِلأَوَّلِ قَالَ: لاَ، حَتَّى يَذُوقَ عُسَيْلَتَهَا كَمَا ذَاقَ الأَوَّلُ» [۲۸۵].
یعنی: «عایشه گوید: یک نفر زنش را سه دفعه طلاق داد، آن زن با مرد دیگرى ازدواج کرد، (و بدون اینکه شوهر دومش با او نزدیکى کند) او را طلاق داد. از پیغمبرجدر این مورد سؤال شد که آیا به مجرد نکاح (بدون نزدیکى شوهر دوم) براى شوهر اوّلش حلال مىشود؟ پیغمبر جگفت: خیر، تا وقتى که شوهر دوم مانند شوهر اوّلى از او کسب لذّت ننماید براى شوهر اوّلى مجدداً حلال نمىشود».
[۲۸۴] أخرجه البخاري في: ۵۲ كتاب الشهادات: ۳ باب شهادة المختبى. [۲۸۵] أخرجه البخاري في: ۶۸ كتاب الطلاق: ۴ باب من أجاز طلاق الثلاث.