باب ۱۰: مباح بودن وسائلى که به کمک آنها شکار آسانتر مىشود و بر دشمن زودتر غلبه حاصل مىگردد و مکروه بودن انداختن سنگریزه به وسیله دو انگشت سبابه دستها
۱۲٧٧- حدیث: «عَبْدِ اللهِ بْنِ مُغَفَّلٍ، أَنَّهُ رَأَى رَجُلاً يَخْذِفُ فَقَالَ لَهُ: لاَ تَخْذِفْ، فَإِنَّ رَسُولَ اللهِ ج نَهى عَنِ الْخَذْفِ، أَوْ كَانَ يَكْرَهُ الْخَذْفَ وَقَالَ: إِنَّهُ لاَ يُصَادُ بِهِ صَيْدٌ وَلاَ يُنْكَى بِهِ عَدُوٌّ، وَلكِنَّهَا قَدْ تَكْسِرُ السِّنَّ وَتَفْقَأ الْعَيْنَ ثُمَّ رَآهُ بَعْدَ ذَلِكَ يَخْذِفُ، فَقَالَ لَهُ: أُحَدِّثكَ عَنْ رَسُولِ اللهِ ج أَنَّهُ نَهى عَنِ الْخَذْفِ أَوْ كَرِهَ الْخَذْفَ، وَأَنْتَ تَخْذِفُ لاَ أُكَلِّمُكَ كَذَا وَكَذَا» [۶۶٧].
یعنی: «عبدالله بن مغفلسمردى را دید که با انگشتهاى سبابه دستانش سنگریزه پرتاب مىکند، به او گفت: سنگریزه را پرتاب مکن، چون پیغمبر جاز این کار منع مىکرد، یا آن را دوست نداشت، پیغمبر فرموده است: با انداختن سنگریزه به وسیله انگشتان نه شکارى از پا در مىآید و نه دشمنى کشته مىشود، بلکه باعث شکستن دندان و کور شدن چشم مىگردد، عبدالله بعد از مدّتى دید که آن مرد باز مشغول سنگریزه انداختن است، به او گفت: من براى شما از رسول خدا حدیث روایت مىکنم، مىگویم: پیغمبر جاز آن نهى مىکرد، یا آن را دوست نداشت (ولى به آن توجّه نمىکنید و باز) به سنگ اندازى ادامه مىدهید؟ از این ببعد با شما سخن نمىگویم و با شما قهرم».
[۶۶٧] أخرجه البخاري في: ٧۲ كتاب الذبائح والصيد: ۵ باب الخذف والبندقة.