ترجمه فارسی اللؤلؤ والمرجان فیما اتفق علیه الشیخان - جلد دوم

فهرست کتاب

باب ۱۵: کسى که باغ خرمایى را بفروشد که داراى ثمر باشد

باب ۱۵: کسى که باغ خرمایى را بفروشد که داراى ثمر باشد

٩٩۱- حدیث: «عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ، أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج، قَالَ: مَنْ بَاعَ نَخْلاً قَدْ أُبِّرَتْ فَثَمَرُهَا لِلْبَائِعِ إِلاَّ أَنْ يَشْتَرِطَ الْمُبْتَاعُ» [۳٧۰].

یعنی: «عبدالله بن عمربگوید: رسول خدا جگفت: کسى که درخت خرمایى را بعد از اینکه ثمر آن ظاهر شد و قابل استفاده گردید بفروشد، میوه آن درخت مال فروشنده است و به مشترى منتقل نمى‌شود، مگر اینکه مشترى شرط کند که میوه آن هم مال او باشد و فروشنده و مشترى در این مورد با هم توافق کنند».

(لازم به توضیح است چنانچه کسى درخت خرمایى را که داراى ثمر است بفروشد ولى ثمر آن به مرحله استفاده نرسیده باشد، در این حالت چون این ثمر قابل استفاده نیست و حکم یک مال مستقل را ندارد، فروش آن تابع اصل درخت است و با فروش اصل درخت، ثمر آن نیز به مشترى منتقل مى‌شود، مگر اینکه خلاف آن شرط شود، امّا اگر ثمر آن به خوبى رشد کند و قابل استفاده باشد در این شرایط به صورت مال مستقل در مى‌آید و صرف‌نظر از اصل درخت، خود ثمر هم یک مال جداگانه محسوب مى‌شود، بنابراین فروش ثمر در چنین حالتى تابع فروش درخت نمى‌شود و به محض فروش درخت، میوه آن به ملکیت مشترى در نمى‌آید مگر اینکه بگوید درخت را با ثمر آن از شما خریدم و فروشنده هم آن را قبول کند).

[۳٧۰] أخرجه البخاري في: ۳۴ كتاب البيوع: ٩۰ باب من باع نخلا قد أبرت أو أرضا مزروعة.