ترجمه فارسی اللؤلؤ والمرجان فیما اتفق علیه الشیخان - جلد دوم

فهرست کتاب

باب ۱۱: حلال بودن مزد حجامت

باب ۱۱: حلال بودن مزد حجامت

۱۰۱۵- حدیث: «أَنَسٍس، أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ أَجْرِ الْحَجَّامِ، فَقَالَ: احْتَجَمَ رَسُولُ اللهِ ج حَجَمَهُ أَبُو طَيْبَةَ، وَأَعْطَاهُ صَاعَيْنِ مِنْ طَعَامٍ، وَكَلَّمَ مَوَالِيَهُ فَخَفَّفوا عَنْهُ وَقَالَ: إِنَّ أَمْثَلَ مَا تَدَاوَيْتُمْ بِهِ الْحِجَامَةُ وَالْقُسْطُ الْبَحْرِيُّ» [۳٩۸].

یعنی: «انسسگوید: درباره اجرت حجامت (خون گرفتن) از من سؤال شد، در جواب گفتم: پیغمبر جبه وسیله ابو طیبه حجامت انجام داد و دو صاع (چهار کیلو) مواد غذایى به او داد، پیغمبر جبا مالکین ابو طیبه (که برده بود) بحث و گفتگو کرد و ابو طیبه را به آنان سفارش نمود، ایشان هم از این ببعد در حق او سخت گیرى نمى‌کردند، پیغمبر جگفت: بهترین چیزى که خودتان را به آن مداوا مى‌کنید، حجامت و عود هندى است».

«قسط بحري: عود هندى است».

۱۰۱۶- حدیث: «ابْنِ عَبَّاسٍ، عَنِ النَّبِيِّ ج احْتَجَمَ، وَأَعْطَى الْحَجَّامَ أَجْرَهُ وَاسْتَعَطَ» [۳٩٩].

یعنی: «ابن عباسبگوید: پیغمبر جحجامت نمود و مزد حجام را داد سپس بر پشت خوابید و چیزى را در بین شانه‌هایش قرار داد، تا سینه‌اش بلند و سرش پایین باشد تا دوایى را به نام (سعوط) که در بینى خود مى‌ریخت به خوبى به ته دماغش برسد».

«إسْتَعَطَ: سعوط را استعمال کرد».

[۳٩۸] أخرجه البخاري في: ٧۶ كتاب الطب: ۱۳ باب الحجامة من الداء. [۳٩٩] أخرجه البخاري في: ٧۶ كتاب الطب: ٩ باب السعوط.