باب ۱۳: فروش میوه روى درخت و حبوبات روى خوشه قبل از ظاهر شدن نشانههایى که دالّ بر رسیدن آنها به حدّ کمال و قبل از وقت چیدن آنها حرام مىباشد، مگر اینکه طرفین شرط نمایند که این میوه و یا حبوبات نرسیده را فوراً بچینند و برداشت نمایند
٩۸۲- حدیث: «عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ، أَنَّ رَسُولَ اللهِ نَهى عَنْ بَيْعِ الثِّمَارِ حَتَّى يَبْدُوَ صَلاَحُهَا، نَهى الْبَائِعَ وَالْمُبْتَاعَ» [۳۶۰].
یعنی: «عبدالله بن عمربگوید: رسول خدا جاز فروختن میوه روى درخت قبل از ظاهر شدن نشانههاى دالّ بر رسیدن آن به حدّ کمال و موقع چیدن آن نهى مىنمود و فروشنده و مشترى را هردو از این معامله برحذر مىداشت».
٩۸۳- حدیث: «جَابِرٍس، قَالَ: نَهى النَّبِيُّ ج عَنْ بَيْعِ الثَّمَرِ حَتَّى يَطِيبَ، وَلاَ يُبَاعُ شَيْءٌ مِنْهُ إِلاَّ بِالدِّينَارِ وَالدِّرْهَمِ إِلاَّ الْعَرَايَا» [۳۶۱].
یعنی: «جابرسگوید: پیغمبر جاز فروختن میوه چیده نشده قبل از رسیدن آن نهى نموده است، و همچنین هیچ میوه و طعامى جز در مقابل طلا و نقره (پول رایج و کالا) معامله نخواهد شد (یعنى هیچ ثمرى در مقابل ثمر دیگرى از جنس خود فروخته نمىشود) مگر در مسئله عرایا».
(عرایا آن است که شخصى فاقد درخت خرما یا انگور است تا به هنگام فصل میوه خود و بچههایش از میوه تر آن استفاده کنند، پول هم ندارد که آن را خریدارى نماید، ولى یک مقدار خرماى خشک یا کشمش دارد، در چنین حالتى اهل خبره و کارشناس، خرماى تر یا انگور یک و یا دو درخت را به خرماى خشک و کشمش تخمین مىنماید، این اشخاص فقیر خرماى خشک و کشمش تخمین شده را در مقابل میوه تر و سردرختى به صاحب درخت میوه مىدهند و از میوه سردرختى استفاده مىکنند) [۳۶۲].
٩۸۴- حدیث: «ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: نَهى النَّبِيُّ ج عَنْ بَيْعِ النَّخْلِ حَتَّى يَأْكُلَ أَوْ يُؤْكَلَ وَحَتَّى يُوزَنَ قِيلَ لَهُ: وَمَا يُوزَنُ قَالَ رَجُلٌ عِنْدَهُ: حَتَّى يُحْرَزَ» [۳۶۳].
یعنی: «ابن عباس گوید: پیغمبر جاز فروش خرما قبل از این که قابل خوردن و یا قابل وزن باشد نهى نموده است، به ابن عباس گفتند: منظور از قابل وزن بودن چیست؟ یک نفر که پیش ابن عباس بود در جواب گفت: یعنى به مرحلهاى رسیده باشد که به خرماى خشک تخمین شود».
(یأکل أو یؤکل: تردید از راوى است).
[۳۶۰] أخرجه البخاري في: ۳۴ كتاب البيوع: ۸۵ باب بيع الثمار قبل أن يبدو صلاحها. [۳۶۱] أخرجه البخاري في: ۳۴ كتاب البيوع: ۸۳ باب بيع الثمر على رؤوس النخل بالذهب والفضة. [۳۶۲] مجموع نووى شرح مهذب، ج ۱۱، ص ۱. [۳۶۳] أخرجه البخاري في: ۳۵ كتاب السلم: ۴ باب السلم في النخل.