باب ۳٧: سنّت است وقتى حاجى به مکه وارد مىشود از راه بلندى که به گورستان معلّى سرازیر مىشود داخل مکه گردد و وقتى که از مکه خارج مىشود از راه پایین مکه خارج شود و سنّت است وقتى که به شهر خود وارد مىگردد از راهى داخل نشود که به وقت عزیمت به مکه از آن خارج شده است
٧۸٧- حدیث: «ابْنِ عُمَرَ، أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج، كَانَ يَخْرُجُ مِنْ طَرِيقِ الشَّجَرَةِ وَيَدْخُلُ مِنْ طَرِيقِ الْمُعَرَّسِ» [۱۵۱].
یعنی: «ابن عمر گوید: پیغمبر جاز راه درختى که در نزدیکى مسجد ذوالحلیفه بود از مدینه خارج مىشد و از راه معرس به مدینه بر مىگشت».
«معرس: مکانى است در بین مکه و مدینه و از ذوالحلیفه به مدینه نزدیکتر است».
٧۸۸- حدیث: «ابْنِ عُمَرَ، قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللهِ ج، يَدْخُلُ مِنَ الثَّنِيَّةِ الْعُلْيَا وَيَخْرُجُ مِنَ الثَّنِيَّةِ السُّفْلَى» [۱۵۲].
یعنی: «ابن عمر گوید: پیغمبر جاز طریق ثنیه علیا داخل مکه مىشد و از طریق ثنیه سفلى از مکه خارج مىگردید».
«ثنيه: هر راه سخت و صعب العبورى را ثنیه گویند. ثنیه عليا: راهى بود که به گورستان معلّى سرازیر مىگردید. ثنیه سفلى: راهى بود که از پایین مکه و از باب شیبه مىگذشت».
٧۸٩- حدیث: «عَائَشَةَ، أَنَّ النَّبِيَّ ج، لَمَّا جَاءَ مَكَّةَ دَخَلَ مِنْ أَعْلاَهَا وَخَرَجَ مِنْ أَسْفَلِهَا» [۱۵۳].
یعنی: «عایشه گوید: پیغمبر جاز طرف بالا وارد مکه شد، و از جهت پایین از آن خارج گردید».
٧٩۰- حدیث: «عَائِشَةَ، أَنَّ النَّبِيَّ ج، دَخَلَ عَامَ الْفَتْحِ مِنْ كَدَاءٍ وَخَرَجَ مِنْ كُدًا مِنْ أَعْلَى مَكَّةَ» [۱۵۴].
یعنی: «عایشه گوید: پیغمبر جدر سال فتح مکه از طریق کوه کداء وارد شهر مکه گردید و به هنگام رفتن از مکه از طریق کوه کدا از مکه خارج شد».
«كداء: به فتح کاف و همزه اسم کوهى است در بالاى مکه. كُدا: به ضمه کاف و بدون همزه اسم کوهى است در پایین مکه».
[۱۵۱] أخرجه البخاري في: ۲۵ كتاب الحج: ۱۵ باب خروج النبي جعلى طريق الشجرة. [۱۵۲] أخرجه البخاري في: ۲۵ كتاب الحج: ۴۰ باب من أين يدخل مكة. [۱۵۳] أخرجه البخاري في: ۲۵ كتاب الحج: ۴۱ باب من أين يخرج من مكة. [۱۵۴] أخرجه البخاري في: ۲۵ كتاب الحج: ۴۱ باب من أين يخرج من مكة.