باب ٧٧: آخر شب وارد ذوالحلیفه شدن و نماز خواندن در آنجا به هنگام برگشت از حج یا عمره
۸۵۲- حدیث: «عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ، أَنَّ رَسُولَ اللهِ ج أَنَاخَ بِالْبَطْحَاءِ بِذِي الْحُلَيْفَةِ فَصَلَّى بِهَا وَكَانَ عَبْدُ اللهِ بْنُ عُمَرَ، يَفْعَلُ ذلِكَ» [۲۲۱].
یعنی: «عبدالله بن عمربگوید: رسول خدا جدر شنزار ذوالحلیفه شترش را متوقف ساخت، در آنجا نماز خواند، عبدالله بن عمر هم به پیروى از رسول خدا این کار را مىکرد».
«بطحاء: زمینى است که در مسیر سیل قرار گیرد و سنگریزههاى نرم فراوانى داشته باشد، و به همین مناسبت مکه را نیز بطحاء گویند».
۸۵۳- حدیث: «عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ، عَنِ النَّبِيِّ ج، أَنَّهُ رُئِيَ وَهُوَ فِي مُعَرَّسٍ بِذِي الْحُلَيْفَةِ بِبَطْنِ الْوَادِي، قِيلَ لَهُ إِنَّكَ بِبَطْحَاءَ مُبَارَكَة.
(قَالَ مُوسى بْنُ عُقْبَةَ، أَحَدُ رِجَالِ السَّنَدِ): وَقَدْ أَنَاخَ بِنَا سَالِمٌ يَتَوَخَّى بِالْمُنَاخِ الَّذِي كَانَ عَبْدُ اللهِ يُنِيخُ، يَتَحَرَّى مُعَرَّسَ رَسُولِ اللهِ ج، وَهُوَ أَسْفَلُ مِنَ الْمَسْجِدِ الَّذِي بِبَطْنِ الْوَادِي، بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ الطَّرِيقِ وَسَطٌ مِنْ ذلِكَ» [۲۲۲].
یعنی: «عبدالله بن عمرسگوید: پیغمبر جرا دیدند، که در آخر شب در ذوالحلیفه در وسط وادى عقیق توقف نموده است، از جانب خداوند به او گفته شد: شما در شنزار مبارکى توقف کردهاید.
ابوموسى یکى از راویان این حدیث گوید: سالم شترش را در ذوالحلیفه در نزد ما متوقف ساخت و مىخواست همان محلى را پیدا کند که عبدالله بن عمر شترش را در آن محل متوقف مىنمود تا او هم عیناً در آنجا شترش را متوقف سازد، و به دقت به دنبال پیدا نمودن محلى بود که پیغمبر جبهنگام شب در ذوالحلیفه در آنجا توقف مىکرد، که پایینتر از مسجدى است که در وسط دره عقیق قرار دارد. این معرس پیغمبر جدر بین سایر معرسهاى اصحاب و جادهاى که از آنجا مىگذرد واقع شده است و درست حدّ متوسط بین جاده و معرسها است».
«معرس: جایى است در ذوالحلیفه که پیغمبر جآخر شب وارد آن مىشد و نماز صبح را در آنجا مىخواند».
[۲۲۱] أخرجه البخاري في: ۲۵ كتاب الحج: ۱۴ باب حدثنا عبد الله بن يوسف. [۲۲۲] أخرجه البخاري في: ۲۵ كتاب الحج: ۱۶ باب قول النبي جالعقيق واد مبارك.