درس ۱۴: حدیث داستان عده زن زبیر بن عوامس
قول النبي ج: سَبَقَ الْكِتَابُ أَجَلَهُ اخْطُبْهَا إِلَى نَفْسِهَا قَالَ هَذَا للزُّبَيْرِ بْنِ الْعَوَّامِ لَمَّا قَالَت امرأته أُمُّ كُلْثُومٍ بِنْتُ عُقْبَةَ وَهِىَ حَامِلٌ طَيِّبْ نَفْسِى بِتَطْلِيقَةٍ فَطَلَّقَهَا تَطْلِيقَةً ثُمَّ خَرَجَ إِلَى الصَّلاَةِ وَرَجَعَ وَقَدْ وَضَعَتْ. فَقَالَ مَالَهَا خَدَعَتْنِى خَدَعَهَا اللَّهُ ثُمَّ أَتَى النَّبِىَّ -ج- فَقَالَ لَهُ النَّبِىَّ –ج- سَبَقَ الخ سخن پیامبر جاست که میفرماید: مدت معین کتاب «عده» گذشت او را از نزد خودش خواستگاری کن این داستان زبیر بن عوام است که زنش ام کلثوم بنت عقبه که حامله بود، برایش گفت: مرا به یک طلاق از خود خوشحال کن زبیر وی را به یک طلاق مطلقه کرد و برای نماز از خانه بیرون شد چون بازآمد زنش وضع حمل کرده بود، زبیر گفت: چقدر این زن فریبکار است و مرا فریب داد خداوند سزای فریبش را بدهد، پس نزد پیامبر جآمد حکایت را باز گفت، پیامبر در جوابش فرمود: مدت معین عده سپری شد. (صحیح ابن ماجه)
شرح: سخن پیامبر ج: «سَبَقَ الْكِتَابُ أَجَلَهُ» پیامبر جمیفرماید: که مدت عدۀ زن به وضع حمل سپری شده است، به دلیل فرمودۀ خداوند: ﴿وَأُوْلَٰتُ ٱلۡأَحۡمَالِ أَجَلُهُنَّ أَن يَضَعۡنَ حَمۡلَهُنَّۚ﴾زنان باردار عدهشان این است که حمل خود را بگذراند لذا برایت حق رجعت باقی نمانده زیرا وقت عده به وضع حمل تمام شده است «فَاخْطُبْهَا إِلَى نَفْسِهَا» وی را از خودش خواستگاری کن اگر به ازدواج با تو موافقت کرد میتوانی او را به نکاحت درآوری و اگر موافقت نکرد نمیتوانی. «خَدَعَتْنِى» این سخن زبیر است که میگوید: این زن مرا فریب داد، چون زن میدانست که به زودی وضع حمل میکند و شوهرش را اغفال کرده و گفت: مرا به یک طلاق راحت کن و زبیرسبرای خوشی او یک طلاق داد و بعد به نماز رفت چون از ادای نماز بازگشت ناگهان متوجه شد که زن وضع حمل کرده است و عدهاش تمام شده و زن برایش حلال نمیباشد مگر به عقد تازه و آنهم به این شرط که زن بیوه باید به ازدواج موافقت داشته باشد و گرنه عقد جدید بدون رضای زن صحیح نمیگردد و این سخن زبیرس«خَدَعَهَا اللَّهُ» نفرین است بر زن که خداوند به مثل فریبی که شوهرش را داده سزا دهد، زیرا در نظر او این کار ناپسند بود اما کسی که ببخشد و صلح کند پاداش وی بر خداوند است.
راهنمائیهایی برای مربی:
۱- حدیث را بخوان و تکرار کن تا شنوندگان حفظ کنند.
۲- شرح را جمله جمله توضیح ده: تا شنوندگان آن را درک کنند.
۳- به ایشان بفهمان: که عدۀ زن باردار وضع حمل او است گرچه بین وضع حمل و طلاقش ساعتی پیش نباشد طوری که برای زن زبیر سپیش آمد.
۴- به آنها بفهمان: که باید فرمان خداوند را اطاعت کنیم و در برابرش تسلیم شویم چنانچه زبیر ستسلیم شد.
۵- به آنها بفهمان: که مظلوم حق دارد بر ظالم دعا کند و اگر صبر کرده و دعای بد نکند برایش بهتر است.