درس ۳: آیۀ رهن و گرو
قول الله تبارك وتعالى:
﴿وَإِن كُنتُمۡ عَلَىٰ سَفَرٖ وَلَمۡ تَجِدُواْ كَاتِبٗا فَرِهَٰنٞ مَّقۡبُوضَةٞۖ فَإِنۡ أَمِنَ بَعۡضُكُم بَعۡضٗا فَلۡيُؤَدِّ ٱلَّذِي ٱؤۡتُمِنَ أَمَٰنَتَهُۥ وَلۡيَتَّقِ ٱللَّهَ رَبَّهُۥۗ وَلَا تَكۡتُمُواْ ٱلشَّهَٰدَةَۚ وَمَن يَكۡتُمۡهَا فَإِنَّهُۥٓ ءَاثِمٞ قَلۡبُهُۥۗ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ عَلِيمٞ٢٨٣﴾[البقرة: ۲۸۳]. گفتۀ خدای بزرگ:
(۲۸۳) و اگر در حال سفر بودید و نیافتید نویسندۀ، پس گروگانی بستانید و اگر کسی از شما به کسی اطمینان پیدا کرد، پس آنکس که امین شد باید امانت او را پس بدهد، و باید بترسد خدا را پروردگار خود و کتمان نکنید شهادت را و هرکس کتمان کند آن را همانا گنهکار است دلش و خدا بر آنچه میکنید دانا است. شرح: این فرموۀ خداوند که میفرماید: ﴿وَإِن كُنتُمۡ عَلَىٰ سَفَرٖ﴾: یعنی اگر شما در سفر بودید﴿وَلَمۡ تَجِدُواْ كَاتِبٗا﴾یعنی نیافتید کسی را که قولنامهای را بین شما بنویسد و یا قلم و کاغذ آماده نبود. ﴿فَرِهَٰنٞ مَّقۡبُوضَةٞ﴾: یعنی شما به عوض نوشتن قولنامه، چیزی از یکدیگر به عنوان گرو بگیرید تا فروشنده که طلبکار است از مشتری که بدهکار است جهت حصول اطمینان چیزی را به عنوان گرو دریافت نماید، و این زمانی است که در میان طرفین اعتماد و اطمینان نباشد و اگر فروشنده به خریدار اعتماد دارد که قرضش را در موعد مقرر پرداخت مینماید، گرفتن گرو از خریدار لازم نیست، زیرا که خداوند میفرماید: ﴿فَإِنۡ أَمِنَ بَعۡضُكُم بَعۡضٗا فَلۡيُؤَدِّ ٱلَّذِي ٱؤۡتُمِنَ أَمَٰنَتَهُ﴾: یعنی در صورتی که بعضی شما به بعضی دیگر اعتماد داشتید، باید آن کسی که امانت به او سپرده شده است، امانت را برای صاحبش مسترد نماید، و بعد خداوند میفرماید: ﴿وَلۡيَتَّقِ ٱللَّهَ رَبَّهُ﴾: یعنی خریداری که فروشنده به آن اعتماد نموده است و از آن قولنامه یا گرو نگرفته است باید از خدا بترسد و مال برادرش را بدون هیچ کم و کاست به آن تحویل دهد چنانچه پیامبر جفرمودند: «علی اليد ما أخذت حتی تؤديه» یعنی قرض بر عهدۀ بدهکار است تا زمانی که آن را پرداخت نماید.
بعداً خداوند فرموده است: ﴿وَلَا تَكۡتُمُواْ ٱلشَّهَٰدَةَ﴾: یعنی شهادت را پنهان نکند و این شهادت شامل همه انواع شهادتها میشود، لذا بر مسلمان لازم است که شهادت را اظهار نماید و در هیچ حالی آن را کتمان نکند، گرچه آن شهادت برعلیه خودش هم باشد، زیرا کتمانکردن شهادت از بزرگترین گناهان کبیره است، مثل شهادت دروغ که حرام و جزء گناهان کبیره است و همین گفته خداوند در حرامبودن کتمان شهادت کافی است که میفرماید:﴿وَمَن يَكۡتُمۡهَا فَإِنَّهُۥٓ ءَاثِمٞ قَلۡبُهُ﴾: یعنی کسی که شهادت را کتمان میکند قلبش گناهکار است زمانی که قلب انسان گناهکار گردید و گناهان بر او احاطه کردند قلب واژگون گردیده و صالحیت خود را از دست میدهد و صاحب چنان قلبی دیگر هیچ کار خوبی را خوب و هیچ کار بدی را بد نمیداند. و خداوند این ارشاد سازندۀ خود را به این فرمودۀ خود پایان میدهد و میفرماید: ﴿وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ عَلِيمٞ﴾: یعنی ای مسلمانها! از مخالفتکردن دستورات خداوند که یک مورد آن، کتمان شهادت است بپرهیزید، زیرا خداوند به تمام کردار شما بینا و داناست.
راهنمائیهایی برای مربی:
۱- مربی محترم! آیۀ مذکور را چند بار بر شنوندگان تلاوت کن تا این که آن را حفظ نمایند.
۲- شرح آیت را با دقت کامل بخوان و نکاتی که نیاز به تفسیر دارد، برایشان تفسیر کن.
۳- برای شنوندگان بفهمان: که رهن و ارتهان جائز است، به دلیل همین آیت و نظر به حدیثی که به طور صحیح از پیامبر جرسیده است که ایشان مقداری غذا از شخصی یهودی قرض گرفتند و پیراهن جنگی خود را به آن به گرو دادند و چون وفات نمودند پیراهنشان در مقابل ۳- پیمانه جو بدست آن یهودی به گرو بود.
۴- به ایشان بفهمان: که گرودادن در سفر و اقامة به اجماع علماء درست است چون گرو برای این است که شخص طلبکار از رسیدن قرضش مطمئن گردد و در صورت عدم پرداخت بتواند آن جنس گروی را فروخته و قرض خویش دریافت نماید.
۵- به ایشان بفهمان: وقتی که گرو، گوسفند یا گاو و یا شتر باشد میتواند از شیر گوسفند استفاده نماید و همچنین اسب و شتر را نیز سوار شود و در مقابل، علف به حیوان میدهد مشروط بر این که شیر گرفته شده از گوسفند و گاو و یا استفاده از سواری اسب و شتر قیمتش زیادتر از قیمت علفی که میدهد نباشد و هرگاه قیمت شیر بیشتر از قیمت علف بود مازاد را بر صاحبش مسترد نماید.