درس ۴: حدیث احسان به زیردستان
ما رواه البخاري عن أبي ذر رضي الله قال: سَابَبْتُ رَجُلاً، فَعَيَّرْتُهُ بِأُمِّهِ، فَقَالَ لِىَ النَّبِىُّ ج: يَا أَبَا ذَرٍّ! أَعَيَّرْتَهُ بِأُمِّهِ إِنَّكَ امْرُؤٌ فِيكَ جَاهِلِيَّةٌ، إِخْوَانُكُمْ خَوَلُكُمْ، جَعَلَهُمُ اللَّهُ تَحْتَ أَيْدِيكُمْ، فَمَنْ كَانَ أَخُوهُ تَحْتَ يَدِهِ فَلْيُطْعِمْهُ مِمَّا يَأْكُلُ، وَلْيُلْبِسْهُ مِمَّا يَلْبَسُ، وَلاَ تُكَلِّفُوهُمْ مَا يَغْلِبُهُمْ، فَإِنْ كَلَّفْتُمُوهُمْ فَأَعِينُوهُمْ. در حدیثی بخاری از ابی ذر سروایت میکند که ابی ذر گفت: من مردی را دشنام دادم و به مادرش عیبی نسبت کردم، پیامبر خدا جبرایم فرمود: ای اباذر آیا وی را به مادرش دشنام دادی؟ البته تو شخصی میباشی که در تو خصلت جاهلیت وجود دارد. برادران شما بردگان شما هستند خداوند ایشان را زیر دست شما قرار داده است، کسی که برادرش زیر دستش باشد باید از طعامی که میخورد او را بخوراند و از لباسی که میپوشد او را بپوشاند، ایشان را تکلیفی ندهید که در توان آنها نباشد و اگر چنین تکلیفی دادید به آنها یاری نمائید. شرح: سخن ابی ذرسکه میگوید: ساببتُ یعنی مردی را دشنام دادم و به مادرش عیب نسبت کردم و برایش گفتم: ای پسر زن سیاه، آن مرد بلال سبود. پیامبر جبرایم گفت: «يَا أَبَا ذَرٍّ أَعَيَّرْتَهُ بِأُمِّهِ إِنَّكَ امْرُؤٌ فِيكَ جَاهِلِيَّةٌ» او را دشنام مادر دادی؟ تو شخصی هستی که در تو جاهلیت وجود دارد یعنی در تو خصلتی از خصلتهای جاهلیت موجود است که آن عیبگرفتن به نقایص مردم است چه این کار از عرف و عادات جاهلیت است، مسلمان را لازم است که از اخلاق و عادات اهل جاهلیت بپرهیزد، سپس فرمود: «إِخْوَانُكُمْ خَوَلُكُمْ»: بندگانتان برادران شما هستند، «جَعَلَهُمُ اللَّهُ تَحْتَ أَيْدِيكُمْ» خداوند شما را مالک آنها گردانیده است، «فَمَنْ كَانَ أَخُوهُ تَحْتَ يَدِهِ» پس آن کسی که برادرش زیر دست وی باشد یعنی مالک برادر خود گردد، «فَلْيُطْعِمْهُ مِمَّا يَأْكُلُ، وَلْيُلْبِسْهُ مِمَّا يَلْبَسُ» پس باید در میان او و خود مساوات را مراعات نماید، و در چیزهایی که گفته شد خود را بر وی فضیلت ندهد، فرموده پیامبرج: «وَلاَ تُكَلِّفُوهُمْ مَا يَغْلِبُهُمْ» بیش از قدرت آنها را کار نفرمائید یعنی کاری نگوئید که از انجام آن ناتوان باشند، «فَإِنْ كَلَّفْتُمُوهُمْ» و اگر کار دشوار و سختی را به ایشان تکلیف کردید «فَأَعِينُوهُمْ» آنها را یاری دهید تا کار برایشان آسان شود و توانائی انجامدادن آن را پیدا کنند.
راهنمائیهایی برای مربی:
۱- حدیث را خوب بخوان و شنوندگان هم با تو تکرار نمایند تا حدیث حفظ شود.
۲- شرح را بخوان و نکات پوشیدۀ آن را واضح گردان تا فهمیده شود.
۳- آنها را آگاه کن: که عیبگویی به نقایص مردم از عادات جاهلیت است باید مسلمانان آن را ترک نمایند.
۴- مراعات برابری در خوردن، آشامیدن و پوشاک میان بنده و مولا واجب است.
۵- تکلیف خدمتگار به کاری که توان آن را ندارد مکروه است و اگر چنین تکلیفی داده شد باید همراهش کمک شود.
۶- خوبیهای دین اسلام را که در مساوات میان ارباب و خدمتگار متجلی میشود برایشان بیان کن تا خداوند بزرگ را که نعمت اسلام را برایشان ارزانی داشته سپاس گویند.