درس ۸: حدیث معاذ بن جبل به عنوان حاکم یمن
قول النبي جلمعاذ بن جبل حين بعثه إلى اليمن:
بم تحكم؟ قال: بكتاب الله تعالى، قال ج: فان لم تجد؟ قال: بسنة رسول الله ج. قال ج: فان لم تجد؟ قال س: اجتهد برأيي، فضرب في صدره وقال الحمد لله الذي وفق رسول رسول الله جلما يرضى رسول الله ج. گفته پیامبر جبرای معاذ بن جبل آنگاه که او را به یمن فرستاد:
برایش گفت: به چه چیز حکم میکنی؟ گفت: به کتاب خدا، پیامبر اکرم ج فرمود: اگر آن حکم را در کتاب خدا نیافتی چه کار میکنی؟ گفت: به سنت رسول خدا حکم میکنم. پیامبر جفرمود: اگر آن حکم در سنت رسول خدا نبود چه میکنی؟ گفت: به رأی خود اجتهاد میکنم. پس با دست خود بر سینهاش زد و گفت: ستایش برای خدا که رسول رسولش را برای آنچه رسول خدا پسندیده توفیق داده است. (رواه احمد وابوداود والترمذی وابن ماجه)
شرح: قوله ج: «بم تحكم؟» این سوال برای بیان و استفسار است و مراد به آن بیان حق و رد باطل است، و برای تفهیم و رسوخ در ذهن به طریقۀ سوال جواب وارد شده، پس معاذ سگفت: به کتاب الله یعنی به قرآن عظیم که چون مردمان برای قضاوت نزد من بیایند طبق قرآن بینشان فیصله میکنم. پس رسول خدا جفرمودند: «فان لم تجد؟»: یعنی اگر آن حکم را در قرآن نیافتی چگونه قضاوت میکنی؟ معاذ سعرض کرد: «بسنة رسول الله ج»: یعنی به آنچه که رسول خدا جحکم فرموده حکم میکنم، سپس رسول خدا جفرمودند: چون حوادث مختلف و نادرند، اگر حکمی در سنت من نیافتی، چگونه قضاوت میکنی؟ حضرت معاذ سگفت: «اجتهد برأيي»: یعنی در بارۀ حق و خیر و معروف به اندازه طاقت خود میکوشم و فکر میکنم و سپس حکم میکنم. در اینجا حضرت محمد جبا دست خود به سینه معاذسزدند تا این که برای خیر، علم و حکمت وسعت پیدا کند در حالی که معاذ را بر این عزم «که به قرآن و سنت حکم میکند و در صورت نیافتن حکم در کتاب و سنت به اجتهاد خود حکم میکند» تمجید فرمودند و خدا را در مقابل این توفیق معاذ ستایش فرمودند و گفتند: «فضرب في صدره وقال الحمد لله الذي وفق رسول رسول الله جلما يرضى رسول الله ج» و رسول خدا راضی نمیشود مگر به آنچه خدای بزرگ راضی باشد.
راهنمائیهایی برای مربی:
۱- حدیث را چند مرتبه تکرار کن تا شنوندگان آن را حفظ کنند.
۲- شرح را جمله به جمله بخوان، و آنچه بر شنوندگان پوشیده است بیان کن.
۳- آنها را آگاه کن: هیچ حکمی غیر از حکم خدا و رسول سزاوار اطاعت نیست و مخالفت با حکمشان حرام است.
۴- آنها را آگاه کن: که اجتهاد برای اهل آن مشروع است و اهل اجتهاد کسانی هستند: که عالم به کتاب و سنت و عامل به آن باشند اگر کسی از اهل اجتهاد حکمی را در قرآن و حدیث نیافت در طلب حق و صواب به اندازه توان خود بکوشد و فکر آن را داشته باشد که اجتهادش هرچه نزدیکتر به رضایت و حکم خدا باشد آنگاه اگر به حق رسید مستحق دو اجر است و اگر خطا کرد یک اجر در مقابل اجتهادش درمییابد.
۵- ستایش خداوند در وقت حصول هر نعمتی از جمله طعام یا شراب یا لباس یا سواری یا شفایافتن از مرض یا خیری که باعث خوشی میشود این است که الحمد لله بگوید.