درس ۸: حدیث سود هفتاد گناه دارد
قول النبي عليه السلام: الرِّبَا سَبْعُونَ حُوبًا أَيْسَرُهَا أَنْ يَنْكِحَ الرَّجُلُ أُمَّهُ.
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ -ج- لَعَنَ آكِلَ الرِّبَا وَمُوكِلَهُ وَشَاهِدَيْهِ وَكَاتِبَهُ.
وَقَالَ مَا أَحَدٌ أَكْثَرَ مِنَ الرِّبَا إِلاَّ كَانَ عَاقِبَةُ أَمْرِهِ إِلَى قِلَّةٍ. فرمودۀ پیامبر ÷: ربا را هفتاد گناهست آسانترش آن است که مرد با مادرش زنا کند.
از ابن مسعود سروایت شده که گفت: به تحقیق که پیامبر خدا رباخوار و کسی که آن را به دیگری بخوراند و شاهدان و نویسنده آن را لعنت کرده است.
و نیز فرمود: کسی مال زیادی از ربا فراهم نیاورد، مگر که در آخر گرفتار فقر و ناداری میگردد. (صحیح ابن ماجه)
شرح: فرمودۀ پیامبر ج: «الرِّبَا سَبْعُونَ حُوبًا» سود را هفتاد گناه است «أَيْسَرُهَا» آسانتر آنها «أَنْ يَنْكِحَ الرَّجُلُ أُمَّهُ» مانند این است که مرد با مادرش نعوذ بالله زنا کرده باشد، لذا از بندۀ مسلمان عجیب است که چنین وعید شدید را بشنود، بازهم به سودخواری ادامه دهد و یا بعد از توبه به آن رجوع کند.
سخن ابن مسعود س: «لَعَنَ آكِلَ الرِّبَا» پیامبر خدا رباخوار را لعنت کرده و بر وی نفرین کرده است که از رحمت خدا محروم باشد، لفظ خوردن شامل آشامیدن، پوشیدن، سکنیگرفتن، سوارشدن و هرگونه تصرف در مال سود را شامل میشود ولی لفظ (اکل) خوردن غالباً در تصرفات به کار میرود «وَمُوكِلَهُ» یعنی خورانندۀ ربا را که به دیگری سود میدهد نیز لعنت گفته است «وَشَاهِدَيْهِ» یعنی دو شاهدیکه بر نوشته و سند ربا نظارت نموده و به آن شهادت دهند «وَكَاتِبَهُ» نویسندۀ آن و اینها پنج نفرند: که از رحمت خداوند دور هستند، زیرا اینها ربا میخورند و به آن معامله میکنند به خدا ازین کار پناه میجوئیم. و فرمودۀ پیامبر ج: «مَا أَحَدٌ» الخ.. این اخباریست از طرف پیامبر جبه عاقبت بد سودخوار که گرچه در ابتدای مرحله مالش زیاد میگردد، ولی در پایان زندگیش به فقر و درویشی گرفتار میشود به خدا از آن پناه میبریم.
راهنمائیهایی برای مربی:
۱- هرسه حدیث را چند مرتبه تکرار کن تا شنوندگان آن را حفظ کنند.
۲- شرح را جمله جمله بخوان و آنچه احتیاج به تفسیر دارد توضیح ده تا دانسته شود.
۳- آنها را از علت حرمت ربا آگاه کن: که ربا مسلمانان را از قرضخواستن و سلفدادن و اجر و ثواب آنها محروم میگرداند.
۴- به ایشان بفهمان: که عدم صداقت و بیوفائی به وعدهای که از برادرش قرض میگیرد موقع را مساعد ساخته است که کسی به برادر مسلمانش قرض و یا نسیه ندهد. و از این علت است که مردم به فتنۀ سودخواری و بانکها گرفتار شدهاند و ازین بلا نجات نداشته تا از آن توبه کنند و باید طوری باشد که شخص مسلمان به برادرش قرض و یا نسیه بدهد و او به پیمانش وفاء کرده پول او را در موعد معین ادا کند.