درس ۲۶: حدیث اطاعت از امیر
قول النبي جفي صحيح البخاري: اسْمَعُوا وَأَطِيعُوا، وَإِنِ اسْتُعْمِلَ عَلِيْكُمْ عِبْدُ حَبَشِىٌّ كَأَنَّ رَأْسَهُ زَبِيبَةٌ. در کتاب صحیح البخاری از پیامبر جروایت شده است که آن حضرت فرمودند: بشنوید و فرمان برید اگرچه بر شما غلام حبشی مقرر شود که سرش مانند کشمش باشد. شرح: «اسْمَعُوا» یعنی بشنوید آنچه فرماندهان مسلمانتان در بارۀ امر و نهی یا اخبار و هشداری، شما را مورد خطاب قرار میدهند. «أَطِيعُوا» یعنی از فرماندهان مسلمان خود در آنچه دستور میدهند یا نهی میکنند اطاعت کنید و عمومیت این حدیث را حدیثهای صحیح دیگری محدود و خاص مینماید، به این که اطاعت و فرمانبرداری تنها در کارهای معروف است و هیچگاه فرمانبرداری از مخلوق در کارهائی که در آن نافرمانی خالق باشد جایز نیست پس فرمانبرداری به معنی عام خود در اینجا مراد نیست، بلکه مخصوص کارهائی است که در آن نافرمانی خدا و پیامبرش نباشد و اگر فرمانروائی به ترک واجبی یا کار حرامی دستور دهد از وی اطاعت نمیشود. «وَإِنِ اسْتُعْمِلَ عَلِيْكُمْ عِبْدُ حَبَشِىٌّ» اگرچه بر شما غلام حبشی مقرر شود یعنی اگر رهبر مسلمانان بر شما فرمانرداری مقرر کند که از نژاد عرب یا بزرگزاده نباشد از امر و نهی او تا جائی که در آن نافرمانی خدا و پیامبرش نباشد فرمانبرداری کنید اگرچه این فرمانده غلام زنگی باشد، «كَأَنَّ رَأْسَهُ زَبِيبَةٌ» که سر او مانند دانه کشمش باشد که موی سرش سیاه و درهم پیچیده باشد. هدف از این حدیث آنست که از فرمانده مسلمان خود در هر حال اطاعت و فرمانبرداری کنید و بر وی عصیان نورزیده و نشورید، زیرا در این کار صلاح جامعۀ اسلامی و سلامتی از فتنهها و خونریزیها است.
راهنمائیهایی برای مربی:
۱- حدیث را بخوان تا دیگران همراهتان آهسته بخوانند و آن را یاد کنند.
۲- شرح را به آرامش بخوان و در هر جمله توقف کرده و معنی آن را بیان کن تا شنوندگان آن را بفهمند.
۳- آنها را آگاه کن: که اطاعت از اولی الامر به قرآن و سنت ثابت شده است و به ایشان هشدار ده که ترک این واجب و بغی بر امیر مسلمان حکومت اسلامی را به هم ریخته و سبب فتنه و هلاکت مسلمانان میگردد.
۴- به ایشان بگو: که فرمانبرداری از امیران مسلمان در غیر معصیه خدا و پیامبر است زیرا اطاعت از خدا و پیامبر بر اطاعت امیران مسلمان و اطاعت والدین مقدم است.
۵- به ایشان بفهمان: که اعتبار مسلمان به فرمانبرداری از خدا و پیامبرش میباشد تفاخر به آباء و اجداد و جاه و مقام در اسلام اعتبار ندارد.